در کتاب چندفرهنگگرایی در ترکیه؛ کردها و دولت، دوروکان ایمری کوزو، استادیار «مرکز اعتماد، صلح و روابط اجتماعی» در دانشگاه کاونتری در بریتانیا، استدلال میکند که نظریههای جریان غالب در چندفرهنگگرایی قادر به توضیح کاملِ وضعیت کردها در ترکیه نیستند. او میکوشد نظریهای جایگزین و بینابینی برای توضیح وضعیت غیرترکها در ترکیه ارائه دهد.
اذان صدای اصلی شهرها و روستاهای ترکیه است، صدایی که هر روز ۵ بار از بلندگوهای نصب شده روی منارههای حدود ۹۰ هزار مسجد دولتی، مسلمانان را به اقامهی نماز دعوت میکند. در بسیاری از محلهها این صدا نه فقط از بلندگوی یک مسجد بلکه به توالی از مساجد دور و نزدیک به گوش میرسد. برای برخی، این صدا یادآور جایگاه تاریخی ترکیه در جهان اسلام و برای بعضی دیگر، یادآوری چرخش ترکیه از سکولاریسم به سوی جامعهای اسلامی است.
پروژهی اجتماعی-هنری «بالکنکشن» که در سال ۲۰۱۶ در ترکیه آغاز شد با خلق فضاهای تازه و نوآورانهی فرهنگی از جمله بالکنها در تلاش است هنر را به بطن جامعه بیاورد. در این گزارش تصویری، آزاده رمضانی، از پایهگذارانِ «بالکنکشن» از اهداف، فعالیتها و گسترش این پروژه در شهرهای گوناگون ترکیه طی چند سال اخیر میگوید.
منظور از «تاریخ ترکیه» در متون درسی مدارس «تاریخ ترکها» است، دیدگاهی که تا امروز اکثر مورخان تاریخ ترکیه، در داخل و خارج از این کشور، طرفدار آن بودهاند. «ترک» به این معنا، غیرمسلمانان و غیرترکهای ترکیه را دربرنمیگیرد. در کتابهای رسمی، اقلیتها معمولاً خائنانی توصیف میشوند که در کمین نشستهاند تا به محض یافتن فرصتی از پشت به دولت میزبان خود خنجر بزنند. علاوه بر این، در مدارس اقلیتها، درس تاریخ تنها باید توسط شهروندان ترکتباری که به هیچ اقلیت مذهبیای تعلق ندارند، تدریس شود.
یکی از ویژگیهای تحول سیاسی در ترکیهی کنونی رشد سرمایهداری و برآمدن طبقهای سرمایهدار و مسلمان است. این پدیده را چپهای سکولار در ترکیه چگونه میبینند؟ چپها چه نگاهی به جامعهی خود دارند و چگونه مبارزه علیه سرمایهداری را به پیش میبرند؟ دربارهی این مسائل با آتاکان چیپچی، سیاستشناس چپگرا، گفتوگو کردیم.
«از جمهوری اسلامی فرار میکنم، به جرم خوانندهی زن بودن. من فقط یک خوانندهی عروسی هستم، توی محافل و جمعهای فامیلی میخونم، خواننده که نیستم!» مأمورهای زن امنیتی که به در خانهی پدرم آمده بودند، در جواب گفتند: زن باید بشینه خونه بچهداری کنه! خجالت نمیکشی صدات به گوش نامحرم میرسه؟ امام جماعت مسجد محل، از من شکایت کرد، توی یکی از محلههای شهر نجفآباد، پاسدارهای پایگاه بسیج، به من گفتند: دلت اسید میخواد؟ دیگه صدات به گوشمون نرسه!»