سرعت گرم شدن خاورمیانه دو برابر دیگر نقاط دنیا است. اگر پیشبینیهای نگرانکنندهتر درست از کار دربیاید، مکّه ممکن است دیگر قابل سکونت نباشد، امری که حج را به زیارتی پُرمخاطره، و حتی فاجعهآمیز، تبدیل خواهد کرد. ممکن است تا پایان این قرن، شهرهای ساحلیِ پرزرقوبرق خلیج فارس به علت افزایش سطح آب، زیرِ آب بروند. هنوز نمیتوان از «اینک آخرالزمان» سخن گفت اما میتوان از «آخرالزمانی در آیندهی نزدیک» حرف زد.
سرعت گرم شدن خاورمیانه دو برابر دیگر نقاط دنیا است. اگر پیشبینیهای نگرانکنندهتر درست از کار دربیاید، مکّه ممکن است دیگر قابل سکونت نباشد، امری که حج را به زیارتی پُرمخاطره، و حتی فاجعهآمیز، تبدیل خواهد کرد. ممکن است تا پایان این قرن، شهرهای ساحلیِ پرزرقوبرق خلیج فارس به علت افزایش سطح آب، زیرِ آب بروند. هنوز نمیتوان از «اینک آخرالزمان» سخن گفت اما میتوان از «آخرالزمانی در آیندهی نزدیک» حرف زد.
پس از گذشت یک قرن، که مشخصهی آن هجوم جهانی برای کنترل نفت بود، احتمالاً به زودی شاهد تلاشها برای پیشیگرفتن در کربنزدایی خواهیم بود.
در شرایطی که مردم با مخاطرات فزاینده و نابرابر تغییرات اقلیمی روبهرو هستند، منطقی است که از خود بپرسیم چه حمایتی میتوانیم از دولتمان انتظار داشته باشیم. وقتی جامعهی ما در بحران است، حکومت ما چگونه عمل میکند؟ این بیماری عالمگیر فرصت دردناکی برای بازبینی واقعیت است.
شکی نیست که تغییر اقلیم مسئلهای علمی است و بسیار مهم است که به شکلی علمی به آن پرداخته شود؛ اما تغییر اقلیم مسئلهای سیاسی نیز هست ــ و باید از منظر سیاست نیز به آن پرداخت.
اگر بحران اقلیمی ناقض حقوق نسلهای آینده باشد چه؟ سرانجام، به نظر میرسد که توجه افکار عمومی دارد به این پرسش اضطراری جلب میشود. ماه گذشته ۷ میلیون نفر در حدود ۲۰۰ کشور دنیا به خیابانها ریختند تا در اعتراضات جوانان به بحران اقلیمی جهان شرکت کنند. جوانان سراسر دنیا میدانند که بارِ سنگین پیامدهای مصیبتبار بحران بومشناختیِ کنونی بر دوش آنها و نسلهای بعدی خواهد افتاد ــ بهویژه نسلهای متعلق به جوامعی که کمترین سهم را در انتشار گازهای گلخانهای داشتهاند.