در جستجوی جهانی بهتر

وجوی جهانی بهتر ‌ در جست سفر پرماجرای حقوق بشری پیام اخوان ی ‌ ترجمه هامون نیشابوری

برای نور دیدگانم،ک وک.

های آسو ‌ کتاب وجوی جهانی بهتر: سفر پرماجرای حقوق بشری ‌ در جست پیام اخوان مترجم: هامون نیشابوری تصویر جلد: پیتر برگ ناشر: بنیاد تسلیمی سانتامونیکا -کالیفرنیا 1401 چاپ نخست ی حقوق برای ناشر محفوظ است ‌ همه

های مَسی ‌ مجموعه سخنرانی سی، ‌ بی ‌ ) با پشتیبانیمالیرادیوسی MasseyLectures هایمَسی( ‌ سخنرانی ی مسی در دانشگاه تورنتو برگزار ‌ بنگاه انتشارات اَنانسی و دانشکده افتخار وینسنتمسی، فرماندار کل پیشینکانادا، ‌ شوند. اینمجموعه به ‌ می ای رادیویی برای ابراز نظر ‌ منظور ایجاد عرصه ‌ به ۱۹۶۱ پدید آمد و در سال ی مسائل مهم زمانه آغاز بهکار کرد. ‌ اندیشمندان معاصر درباره وجوی ‌ با عنوان «در جست ۲۰۱۷ های مسی در سال ‌ اینکتابشاملسخنرانی و ۲۰۱۷ جهانی بهتر: سفر پرماجرای حقوق بشری» استکه در نوامبر سی پخش شد. ‌ بی ‌ ها»ی رادیو سی ‌ ی «ایده ‌ عنوان بخشی از مجموعه ‌ به ی این مجموعه فیلیپکولتِر و مدیر اجرایی تولید گرگکِلی ‌ کننده ‌ تهیه بودند.

پیام اخوان الملل در دانشگاه تورنتو، کانادا، از اعضای ‌ پیام اخوان استاد حقوق بین المللیداوریو دادستان پیشینسازمانمللدر دادگاه لاهه است. ‌ دیوان بین او در مناطق متعددِ درگیر جنگ از جمله بوسنی،کامبوج،گواتمالا، رواندا ای ‌ های برجسته ‌ و تیمور شرقی در سازمان ملل خدمتکرده و در پرونده بشر ‌ المللی، دادگاه حقوق ‌ المللی دادگستری، دیوانکیفری بین ‌ در دیوان بین اروپا، دیوان عالیکانادا و ایالات متحده نقش مشاور حقوقی را داشته ی دانشگاه ‌ دانشگاه آکسفورد، دانشگاه پاریس، مؤسسه ‌ تر در ‌ است. او پیش یحقوقییلبه تدریسمشغولبوده است. ‌ اروپا، دانشگاه تورنتوودانشکده ی حقوق هاروارد اخذ کرده است. از ‌ دکترای حقوق خود را از دانشکده ‌ او (انتشارات کشیبهحقوق ‌ تقلیلنسلتوان به ‌ جمله تألیفاتپرارجاع او می دانشگاهکمبریج) اشارهکرد. او ریاستکنفرانس جهانی برای جلوگیری گذار مرکز اسناد حقوق بشر ‌ کشی را بر عهده داشته و بنیان ‌ از وقوع نسل ی ‌ ی حقوق بشر در برنامه ‌ ایران است. اقدامات ابتکاری و بدیع او در زمینه گلوبو در ‌ وی ‌ سی، تی ‌ بی ‌ های رادیو سی ‌ سی جهانی، ایده ‌ بی ‌ هاردتاک بی لین و نیویورک تایمز انعکاس یافته است. در سال ‌ ی مک ‌ برزیل، مجله عنوان یکی از رهبران جوان جهانی ‌ ، مجمع جهانی اقتصاد او را به ۲۰۰۵ اش به ‌ همراه خانواده ‌ برگزید. پیام اخوان در تهران به دنیا آمد و درکودکی به کانادا مهاجرتکرد.

فهرست 13 ........................................................ فصل اول: فهم رنج 73 ............................ وجوی عدالت جهانی ‌ فصل دوم: در جست 143.............................................. فصل سوم: اراده به مداخله 197 ......................................... فصل چهارم: وحدت نوع بشر 257 ........................................... فصل پنجم: روح حقوق بشر

۱ فهم رنج از تهران به تورنتو «کمی انگلیسیبلدم.»«کانادا را دوستدارم.»«از آشناییباشماخوشوقتم.» اینکلمات را با دقت تمرینکرده بودم و آنها را مانند ذکری مقدس تکرار سرعت ‌ کردم. از تهرانتا تورنتو راهیطولانیدر پیشبود. اوایل، زمانبه ‌ می ای ‌ کنند، در خلسه ‌ گذشت. مانند تمامکودکانیکه با هواپیما سفر می ‌ می تر ‌ تاب ‌ تدریج برای رسیدن به مقصد بی ‌ وجدآمیز فرورفته بودم. اما به هاییکه «کانادایی» نام داشتند ملاقات ‌ خواستم با آن خارجی ‌ شدم. می ‌ می ای راکه حفظکرده بودم بهکار ببرم. ‌ های انگلیسی ‌ کنم و عبارت ایکه درخلال پرواز وجود داشتدیدن مناظر از ‌ در آن روزها، تنها سرگرمی شدتآزارنده، روشیکه امتحانشرا پس ‌ صندلیکنار پنجره بود. با رفتارِ به

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 14 ترم، را قانعکردمکه جای باارزششرا به من ‌ داده بود، داریوش، برادر بزرگ ایر، ‌ ی ایران ‌ بدهد. فرصت را غنیمت شمردم. در مقام نگهبان خودخوانده دیدم ‌ چیز را زیرنظر داشتم و هرچیزی راکه از آن اوج می ‌ با هوشیاری همه کردم و آماده بودم تا هرگونه تحرک مشکوک را به برج ‌ دقت بررسی می ‌ به مراقبتگزارشکنم. هزار پا ارتفاعی ایدئال برای تخیل و رؤیاپردازی است. زمین، هنگامی ‌ سی ی ‌ ربا و فریبنده است. هنوزکلمه ‌ ای امن به آن بنگریم، مکانی دل ‌ که از فاصله ی واژگانم وارد نشده بود. مفهوم «آزار و اذیت دینی» هنوز ‌ «تبعید» به دایره ی ‌ زودیدر بوته ‌ دانستمکه به ‌ در قلمرو تجاربمجایینداشت. در آنزماننمی آزمایشرنج و محنتقرار خواهمگرفت؛ وضعیتیکه به ما معنایحقیقی شد، ‌ طورکه سرزمین زادگاهم در افق محو می ‌ آموزد. همان ‌ کلمات را می شکلی ‌ ی خود نگاهی انداختم. به ‌ ی معصومانه ‌ برای آخرین بار به گذشته شناختمش باز ‌ ایکه روزگاری می ‌ کردمکه دیگر به خانه ‌ مبهم احساس می نخواهمگشت. «ایمسافر با مسافر رایزن / زانکپایتلنگدارد رایزن.» این ازسخنان است. ما ،ی مولوی، شاعر عارف ایرانکهن، سرزمین نیاکان من ‌ حکیمانه ای، ‌ هیچ واهمه ‌ ای امن نیاز داشتیم تا تخیلاتمان بتوانند بی ‌ کودکان به خانه توانستند آسان ‌ ها می ‌ ها پرسه زنند. ماجراجویی ‌ ترین سرزمین ‌ در دوردست گری و توقعی در کار باشد، تا زمان خواب ‌ و مدام، بدون آنکه حساب دم همراهی ‌ ادامه پیداکنند و حتی در خواب نیز رؤیاهایمان ما را تا سپیده کردند. اما روزی، هنگامی که بیدار شدم، خود را در مکانی غریب، ‌ می زده در برهوتگم شده ‌ که وحشت ‌ ها دور از خانه یافتم؛ درحالی ‌ فرسنگ ام و چرا ‌ بودم. در آنجا برای یافتنکلمات، برای توضیح اینکه از کجا آمده

15 فهم رنج رسید که ‌ کردم؛ به نظر می ‌ بخشی از وجودم جا مانده است، باید تقلا می شد. ‌ هایم نمی ‌ کسیمتوجهحرف شدن ‌ یماکسوبر،فیلسوفآلمانی،سرنوشتدورانمدرن«عقلانی ‌ گفته ‌ به ذهن 1 زدایی از جهان است.» ‌ و خردورزی و بیش از همه، افسون های غیرعقلانی رهایی یافته، مترصد ‌ شدهکه از تقلید سنت ‌ زدایی ‌ افسون نگرد. انسان ‌ گرایانه به زیر می ‌ فتح حقیقت است و از فراز عینیتِ فایده ، بلکه بر بالایآن ایستاده ‌ اروپایی عصر روشنگریدیگرجزئی ازکیهان نبود دادند و ‌ های عقلانی ‌ پس، تجارب پرشور جای خود را به ایده ‌ بود. ازاین طرفانه، حقیقت راکشف ‌ ی بی ‌ جای تأمل، و باکمک مشاهده ‌ استدلال به ‌، کشی ‌ عیار و نسل ‌ ی جنگ تمام ‌ سابقه ‌ کرد. در قرن بیستم، مصائب بی ‌ می طورکه ذهنعلمیِ ‌ اعتبار کرد. درستهمان ‌ یپیشرفتمدرنیته را بی ‌ افسانه طرفانه اسرار عالم بیرون راکشفکرده بود، فجایع هولوکاست بشریت ‌ بی بنایتمدنِ ‌ متنبّه را مجبورکرد تا عالم باطنیِ درون را از نو کشفکند. سنگ ی حقوق بشر بود ــ حقوقِ موجودی برخوردار از جوهری ‌ پساجنگ ایده ذاتاً ارجمند. درجهانیسکولار، اینحقوقیادآورچیزیبودکه بایدمقدس ماند. ‌ می 2 به تصویب رسید. ۱۹۴۸ دسامبر ۱۰ ی جهانی حقوق بشر در ‌ اعلامیه ترتیب، سازمان ملل بدون توسل به شواهد تجربی، اعلام کرد که ‌ این ‌ به شوند و از حقوق وکرامتِ برابر برخوردارند.» ‌ ها آزاد زاده می ‌ «تمام انسان ها از عقلانیت و وجدان ‌ عنوان حقیقتی بدیهی اعلام شد که «انسان ‌ به ی برادری رفتار کنند.» با توجه به ‌ مندند و باید با یکدیگر با روحیه ‌ بهره مان، این عبارت بیشتر ‌ ی جمعی ‌ های اسفناک در گذشته ‌ وقوع خشونت ای منطقی. ادواردگیبون، ‌ ماند تا گزاره ‌ اندیشانه می ‌ ای ساده ‌ به بلندپروازی

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 16 نویسد: «تاریخ چیزی بیش از دفتر ‌ دان انگلیسیِ قرن هجدهم، می ‌ تاریخ ی ‌ همه، ایده ‌ بااین 3 هایبشریتنیست.» ‌ ها وبداقبالی ‌ ثبتجنایات،حماقت ی ما قرار دارد. امروزه ما خواهان اجرای ‌ حقوق بشر درکانون خودانگاره عدالت در حق ستمدیدگانیم. دیگر ظلم و ستم را سرنوشتگریزناپذیر ای بهتریم. اما هنگامیکه با ‌ دانیم. ما خواهان و منتظر آینده ‌ پناهان نمی ‌ بی شویم، به مناسک ‌ عدالتی و مسئولیتمان در قبال آن مواجه می ‌ وسعت بی گردیم و ازجایگاه امن ‌ های اخلاقی بازمی ‌ تراشیوگرفتن ژست ‌ آشنایدلیل کنیم. در این حالت، دانشعمیقِ ‌ های والای لیبرال را تکرار می ‌ خود آرمان گیریم؛ دانشیکه بدون آن هرگز ضرورتحقوق ‌ برآمده از رنج را نادیده می بشر را در نخواهیم یافت. های والا و شعارهای امیدبخش نیست. مشکل ‌ مشکل جهانکمبود نظریه اینجاستکه ما فراوانیِ واژگان پیشرو و مترقی را با حس همدلی ژرف آوریم درست است ‌ گیریم. آنچه بر زبان می ‌ و اقدامات معنادار اشتباه می خواهیم بدون پرداخت هیچ ‌ توانیم بر مبنای آن عملکنیم زیرا می ‌ اما نمی بشری، ‌ یمسائلارزشمند حقوق ‌ ایفضیلتمندباشیم. اینکتابدرباره ‌ هزینه ی آنها بسیار صحبت ‌ در سطوح محلی و جهانی، است؛ مسائلیکه درباره گرایی،کشاندن مجرمان جنگی به پای ‌ شود: پناهندگان و چندفرهنگ ‌ می کشی، ‌ میز محاکمه در دیوان لاهه، «مسئولیت محافظت» از قربانیان نسل دستیابیبهحکمرانیجهانیوصلحجهانیازطریقسازمانمللیقدرتمند، ی تمام ‌ گویی در برابر قدرت. اینکتابدرباره ‌ ای و حقیقت ‌ کنشگری توده توان ‌ ی این موضوع استکه چرا نمی ‌ تر درباره ‌ این مسائل و از همه مهم های مبرمیکه این مسائل بر آنها ‌ های دردناک و چالش ‌ نسبت به واقعیت

17 فهم رنج یدرد ‌ هزار پاییبهصحنه ۳۰ اعتنا بود. نگریستن از ارتفاع ‌ دلالتدارند، بی تواند به تغییریمعنادار بینجامد. ‌ و رنج، نمی سازیکه برای نخستین بار در ‌ نگاهی بهگذشته، از سفر هواییِ سرنوشت ها و ‌ های سخنرانیِ دانشگاه ‌ آن درد جدایی از خانه را تجربهکردم تا سالن ها قدمگذاشتم، من ‌ وجویعدالتبدان ‌ هایسازمانمللکه درجست ‌ دادگاه را به این نتیجه رسانده استکهحقوق بشر نهحقیقتیمستولی بلکه هزاران آمیزودور ازدسترسنیست. بلکه ‌ ایاغراق ‌ داستانمعمولیاست. رنج، ایده های بسیاری ‌ ی زیسته و دانشی ژرف استکه در سراسر اندوهکده ‌ تجربه عدالتی تنها راه درک ‌ ام، پراکنده است. دریافتن بی ‌ که من شاهدشان بوده انگیز، تنها راه فهمیدن ‌ اند و هم غم ‌ هاکه هم فریبنده ‌ عدالت است. داستان این امر استکه چراکرامتِ ما مهم است. از همین روی، اینکتاب یکی ای ‌ ای از آرزوی مشترک ما برای جبران لطمه ‌ هاست؛ لمحه ‌ از این داستان دارند تا در ظلمت ‌ ها چگونه ما را وامی ‌ ناپذیر؛ روایتی از اینکه زخم ‌ جبران یدنیاییبهتر باشیم. ‌ دنبالطلیعه ‌ به مخاطراترفاه کنیم، ‌ زودیتهرانرا ترکمی ‌ هنگامیکه براینخستینبار به منگفتندکه به نهسالداشتم. مقصد ما مکانیغریببه نام تورنتو بود. نامعجیبیداشت. یجغرافیایم، در آنسوی ‌ آمد که انگلیسی باشد. آن را رویکره ‌ به نظرم نمی ای به نام «انتاریو» بودکه ‌ ایکوچکو تهی بالای دریاچه ‌ جهان، یافتم. دایره رنگ قرار داشت؛کشوریکه از ایالات متحده ‌ درکشوری بزرگو صورتی تا قطب شمال امتداد داشت. شنیده بودمکه جای بسیار سردی است و

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 18 توانستم بفهممکه چرا باید زندگی ‌ کنند. نمی ‌ مردمش در ایگلو زندگی می ی بسیار سرد روی نقشه برویم. سفر را ‌ زیبایمان را ترککنیم و به آن نقطه ام بازگردم. ‌ توانستم به خانه ‌ شرط آنکه در انتهایسفر می ‌ دوستداشتم اما به برای خداحافظی فرصت زیادی نداشتیم. برای اینکه کمی التیام بیابم، کردم: بازی دزد و پلیس ‌ خاطراتجهانی راکه قرار بود ترکشکنم مرور می داشتنی، ‌ هایدوست ‌ هاومادربزرگ ‌ با برادرمدرحیاطپشتی خانه؛پدربزرگ هایمهربان، دوستانخانوادگی سخاوتمند ‌ ها و عمه ‌ ها، عموها، خاله ‌ دایی هاییکه هرچند ‌ زاده ‌ ها و عمه ‌ زاده ‌ ها، خاله ‌ زاده ‌ ها، دایی ‌ و باوفا، عموزاده ی مداوم ورود ‌ خُردکن بودند اما حضورشان حیاتی بود؛ زنجیره ‌ اعصاب مزه، ‌ هایخوش ‌ هاییمملو ازغذاها وشیرینی ‌ ها وجشن ‌ مهمانان، میهمانی شد. ‌ هایسرورانگیز. دیگر بهتر از این نمی ‌ ها و هدیه ‌ بازی های پوشیده ‌ یقله ‌ رویدر دامنه ‌ تعطیلاتخانوادگی نیز وجود داشت: پیاده یشنی در کنار دریای ‌ از برف البرز در شمال شهری پرهیاهو، ساختن قلعه ای شیراز که ‌ ساعته تا شهر افسانه ‌ خزر در استان سرسبز مازندران، سفر ده گرفتیم و ‌ وقفه در صندلیِ پشتی با همکشتی می ‌ در طول آن من و برادرم بی هایمحبوبم هم بودند. چیزیکه ‌ بازی ‌ کردیم. اسباب ‌ والدینمان راکلافه می برند «مارکلین» بود ‌ بازی ‌ شد، قطار اسباب ‌ بیشتر از همه دلم برایشتنگمی که والدینم درسفر خود به اروپا به همراه عمویم، دکتر نعیمی، برایمخریده آور بود؛ منکه مجذوب ‌ بودند. میزان توجه به جزئیاتدر این قطار شگفت ی ایرانی ‌ کردم.گربه ‌ ها با آن بازی می ‌ سفر به نقاط ناشناخته بودم، ساعت ترینکار بود. ‌ کردن او برایم سخت ‌ رنگم به نام عسل هم بود. ترک ‌ نارنجی مان در کرج رقمخورده بود. ‌ بهترینخاطراتمن در باغ باصفایخانوادگی ی ‌ بردیم، بهشتی در دل روستا، با درختان میوه ‌ ها به این باغ پناه می ‌ آخر هفته

19 فهم رنج ناپذیر ‌ ی تحمل ‌ پربار و جریان آب زلال. در اینجا از هوای آلوده و همهمه مان در ‌ کردیم. در گرمای تابستان، والدین خسته ‌ تهران فراغت پیدا می بخش جریان آب ‌ ی درخت بزرگگیلاس و با صدای آرامش ‌ زیر سایه هایشلوغ با بدترین رفتارها آرامش آنها را به ‌ کردند و ما بچه ‌ استراحتمی ها ‌ شودِ» بروسلی، اینشیطنت ‌ زدیم. بعد از تماشای«اژدها وارد می ‌ هم می فوی ما ‌ وبیگاهکونگ ‌ بعد، فریادهایگاه ‌ به ‌ شکل محسوسی بدتر شد. ازاین ‌ به ی پای ببر خیزان بر روی یکدیگر بودیم، پرندگان ‌ که در حال تمرین ضربه کردند که قبل از اینکه ‌ داد و والدینمان التماسمی ‌ آوازخوان باغ را فراریمی ای واردکنیم، دست از اینحرکات برداریم. ‌ به یکدیگر صدمه ترین درختِ من در باغ، یک درخت توت قدیمی بود. بازوهای ‌ محبوب شد و در آسمان اشعاری اسرارآمیز ‌ نرمی رقصان می ‌ شکوهمندش در باد به های ‌ همراه بهترین دوستم، دختری به نام سپیده، بر شاخه ‌ نوشت. من به ‌ می شدیم. نسیم ملایم، ‌ نشستیم و غرق صحبت با یکدیگر می ‌ نیرومندش می خبر ‌ رفتیم، بی ‌ ها می ‌ کرد و ما درخیالخود به دوردست ‌ ها را نوازشمی ‌ برگ کنخواهدکرد. ‌ از اینکه طوفان بعدیما را از اینسرزمین آباواجدادیریشه ایداشتم و ازجهان ‌ شناختم مرفه بود. زندگیمسحورکننده ‌ ایرانیکه منمی خبر بودم. ایران کشوری باستانی، پیچیده و ‌ سوی دیوارهای خانه بی ‌ آن ای از ‌ ام مصادف بود با دوره ‌ چندلایه و سرشار از تناقضبود. دورانکودکی ، شاه ایران سازمان اوپک را قانعکرده بود ۱۹۷۳ تحولات ژرف. در سال نحو چشمگیری افزایشدهد. پول نفتواردکشور شد ‌ تا قیمت نفترا به های ‌ آور آن را دگرگونکرد. این ثروتجدید برای نقشه ‌ و با سرعتیشگفت سازی سریع و احیای شکوه ‌ منظور مدرن ‌ ی خاندان پهلوی به ‌ بلندپروازانه ی ایران، منابع مالی لازم را فراهم آورد. ‌ ساله ۲۵۰۰ ی امپراتوری ‌ گذشته

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 20 ای ‌ ها و امکاناتجدید و باورنکردنی ‌ این پیوند پولو فناوریبا خود فرصت همراه آورد. نخست اینکه سطح زندگی ایرانیان را ارتقا داد. میزان افراد ‌ به طورچشمگیری افزایشیافت. ‌ باسواد، بهداشتعمومیو امید به زندگی به ی وحشتناک قحطی را در دوران اشغال کشور ‌ نسل والدین من تجربه دست نیروهای انگلیسی و شوروی در جنگجهانی دوم از سر گذرانده ‌ به ام جواهراتش را فروخته بود تا برای فرزندانش ‌ بودند. مادربزرگ پدری سبب ‌ غذا تهیه کند. پدرم نیمی از برادران و خواهرانش را در نوزادی به پذیرند، از دست داده ‌ هاییکه اینک علاج ‌ ابتلا به حصبه و سایر بیماری بود. شرایط زندگی آنان ناگهان از تلاش برای بقا به رفاه مبدل شده بود. ها، ‌ ها، مدارس، بیمارستان ‌ آهن، فرودگاه ‌ ساز رونقگرفته بود: راه ‌ و ‌ ساخت های خودروسازی و سدهای جدید ساخته شدند. پدرم که در ‌ کارخانه دانشگاه تهران دانشجویی محروم بود، اکنون به مهندسی پرمشغله مبدل که مشغول ‌ گذراند، درحالی ‌ شده بود. او بیشتر اوقاتخود را در بیابان می هایی بودکه قرار بود به جریان پیشرفتکشورششتاب ‌ احداثزیرساخت ایرا فراهمکرده ‌ ی نوپایخود زندگی ‌ بخشند. و در همانحال برایخانواده بودکه خود در گذشته از آن محروم بود. های فرهنگی ‌ سازیِ پرشتاب، تحول ژرف در ارزش ‌ ی دیگر این مدرن ‌ جنبه کردگان تهران ‌ ها، ثروتمندان و تحصیل ‌ رسیده ‌ دوران ‌ به ‌ بود. در میان تازه های ‌ هایجوان ایرانی در کاباره ‌ ای پدید آمد. زوج ‌ جویانه ‌ سبکزندگی لذت هایغمناکگوگوش، ادیت ‌ نوشیدندو با آهنگ ‌ پر از دودسیگار ویسکیمی برهم ‌ ژوپو موهای درهم ‌ ریختند. مینی ‌ پیافِ ایران، با سوزوگداز اشکمی پوش شلوارهای ‌ کرده مرسوم بود و مردان شیک ‌ در میان زنان تحصیل گذاشتند. اینشهر ‌ اسبیوخطریشمی ‌ پوشیدندوسبیل نعل ‌ دمپاگشاد می

21 فهم رنج ی شیک به «پاریسِ ‌ های شبانه ‌ وجوشو مملو از کازینوها وکلوب ‌ پرجنب وبرق بودکه افرادیهمچون فرانک ‌ شرق» مشهورشد. تهرانشهریپرزرق رفتند. ‌ سیناترا و تام جونز به آن می ی ‌ قدری نشئه ‌ این تغییرات برای همه خوشایند نبود. طبقات مرفه به فکران خشمگین برای ‌ گرایی غربی بودند که یکی از روشن ‌ مصرف گرای غربی اصطلاح ‌ ی آنان از فرهنگ مادی ‌ توصیف تقلید کورکورانه ی افزایش نابرابری و ‌ زدگی» را وضعکرد. در جنوب تهران، آمیزه ‌ «غرب ها سبب بروز نفرت و انزجار در میانکارگران ‌ وبرق نوکیسه ‌ نمایش پرزرق های مارکسیستی علیه سرکوب شروع به اعتراض ‌ فقیر بود. انواع جنبش تر اما ناخشنودیِ ‌ کردندوحتی برخی بهخشونتمتوسلشدند. ازهمه مهم هایسنتی در بازار و مسجد بود. بازار بزرگتاریخی تهران ‌ یحلقه ‌ فزاینده چیزی بیشاز یکمرکزخرید بود. محلی بودکه طبقاتاجتماعی مختلف ی سیاست بحث کنند و ‌ توانستند با یکدیگر معاشرت کنند، درباره ‌ می رفتکهکسبه و تجار ‌ شایعه ردوبدلکنند. در این اجتماع سنتی، انتظار می اند پرهیزکار هم باشند. آنان نمادهای مذهبی را آشکارا ‌ قدرکه زیرک ‌ همان گذاشتند تا شهرت خود به برخورداری از فضایل اخلاقی را ‌ به نمایش می تقویتکنند. علما در میان بازاریان نفوذ زیادی داشتند. نیروی اصلی در ایکه ما را مجبور به جلای وطن ‌ سرنگونی شاه و عامل آزار و اذیت دینی کرد، اتحاد میان این دو گروه بود. یمن به اقلیتدینیِ بهائی تعلق داشت. ما مثلهمه مشغول زندگی ‌ خانواده پذیریداریم.خاستگاه آیین ‌ دانستیمکه وضعیتآسیب ‌ بودیم اما همواره می انداز ‌ های شدید، چشم ‌ ای از ناآرامی ‌ بهائی، ایرانِ قرن نوزدهم بود. در دوره طلبانه و ‌ ی مساوات ‌ شمول، روحیه ‌ دیانت بهائی در رابطه با تمدنی جهان

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 22 طلبان جذابیت داشت. آرمان ‌ عرفان مدرن آن برای موعودباوران و اصلاح سازی دانش دینی و معنوی و رهاساختن آن از ‌ این آیین برای دموکراتیک ی زیادی به آن بگروند.گسترشسریع این ‌ ی علما سببشد تا عده ‌ سیطره الهیاتِ انقلابی به تهدیدی علیه موجودیت روحانیت سنتی تبدیل شد. یبهائیان ‌ رحمانه ‌ تحریکآنانکشتار بی ‌ علما بهائیانرا «مرتد»خواندندو به کرد ‌ ، شاه با بهائیان مدارا می ۱۹۷۰ ی ‌ ام، دهه ‌ آغاز شد. در دورانکودکی طور سنتی ما در ‌ المللی بود. اما از آنجاکه به ‌ زیرا خواهان مشروعیت بین دانستیمکه هرگونه ناآرامیسیاسی برایما عاقبت ‌ ایران بلاگردان بودیم، می آمیزمان ‌ خوشی نخواهد داشت. هرچندخردسال بودم اما وضعیتمخاطره خواهند به ما آسیب برسانند. ‌ ای می ‌ فهمیدمکه عده ‌ کردم؛ می ‌ را درکمی مانند سایر نقاط خاورمیانه، ایران تمدنی باستانی و بسیار پیچیده است و هایم اغلبمسلمان بودند اما ‌ کلاسی ‌ ها در آنعمیقاً ریشه دارند. هم ‌ هویت ای ‌ درکلاسمان ارمنی، آشوری، یهودی و زرتشتی هم داشتیم. در جامعه اش ‌ ی نخست با وابستگی مذهبی ‌ پیوسته، هر فرد در درجه ‌ هم ‌ سنتی و به هایدیگریداشتیم. درهنگامورزش ‌ شود اما ماکودکان اولویت ‌ تعریفمی هایمانچندان اهمیتی برایمان نداشت. ‌ تیمی ‌ درحیاطمدرسه، مذهبهم یمنبا مدارایمذهبیبه یادگیریتاریخباستاندرمدرسه ‌ نخستینمواجهه ی کودکان ایرانی با امپراتور پارس، کوروشکبیر، ‌ شود. همه ‌ مربوط می و تمدن شکوهمندیکه با مرکزیت پرسپولیس، از بالکان تا آسیای میانه شدند. مشهورترین نماد این امپراتوری باستانی ‌ گسترش داشت، آشنا می یگلی متنی ‌ ق.م) بود. بر روی این لوحه ۵۳۹ یکوروش (حدود ‌ استوانه هاییکه در ‌ به خط میخی اَکِدی نوشته شده است و آن را در خلال حفاری شد،کشفکردند. ‌ یبریتانیا انجام می ‌ النهرین برایموزه ‌ در بین ۱۸۷۹ سال

23 فهم رنج یحقوق بشر در تاریخ است. ‌ این استوانه احتمالاً نخستین اعلامیه کوروش پس از شکست پادشاه بابل خواهان بازگشت مردم آواره به هایخود و بازسازی معابدشانشد.کوروشبا آنکه خود زرتشتی بود ‌ خانه جایخدای فاتحان، هر خدایی ‌ توانند به ‌ اعلامکردکه رعایایجدیدشمی خواهند بپرستند. با توجه به معیارهای دوران باستان، این اعلامیه ‌ راکه می شد و خبر از آغاز عصری جدید در خاور ‌ اقدامی انقلابی محسوب می یکوروش بر ‌ ای بودکه استوانه ‌ گونه ‌ داد. میراث تاریخی آن به ‌ نزدیک می تأثیر گذاشت. توماسجفرسون آن را ۱۷۷۶ ی استقلال آمریکا در ‌ اعلامیه و تحسین 4 ، اثر گزنفون، از معاصران سقراط، خوانده بودنامه ‌ کوروشدر ایغربی ‌ گفتند که حقوق بشر ایده ‌ ها بعد در دانشگاه به ما می ‌ کرد. سال ‌ می فرد عصر روشنگری اروپا. ‌ به ‌ است، محصول منحصر ی تبعیدیان و ‌ دهنده ‌ ستاید و او را نجات ‌ شدت می ‌ توراتکوروش را به ی ایرانیان بر بابل،کوروش اعلام ‌ پس از غلبه 5 خوانَد. ‌ بردگان یهودی می توانند به سرزمین مقدس بازگردند و حتی به آنان در ‌ کردکه یهودیان می بازسازی معبد اورشلیمکمککرد. بسیاری از یهودیان تصمیمگرفتند که گیری تاریخ ایران داشت. ‌ در ایران بمانند و این تصمیم تأثیر ژرفی بر شکل ییهودی، استر، است. این ‌ یکی از مواردجالب، ازدواجخشایارشاه با ملکه یشیطانی هامان، وزیر شاه، برای ‌ ساز سببشد تا نقشه ‌ وصلت سرنوشت نابودی یهودیان نقش بر آب شود. پس از آن پسرعموی استر، مردخای، صدراعظمشاه شد. بخش با عنوان جشن پوریمگرامی داشته ‌ هاستکه این رویدادِ رهایی ‌ قرن شود. ایران را با صدراعظمی یهودی تصورکنید! ‌ می ی استر و مردخای در شهر همدان ــ زادگاه پدرم ــ زیارتگاه ‌ امروزه، مقبره

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 24 امخود را از تبار یهودیانی ‌ یرو بهکاستیِ یهودیان است. نیاکان پدری ‌ جامعه دانستند که به لطفسیاست رواداریِ مذهبی کوروشدر ایران ماندگار ‌ می قرن بعد، در جهان مدرن، جمهوری اسلامی ایران با آزار و اذیت ۲۵ . شدند دینی خود اخلاف آنان را به پناهنده و تبعیدی تبدیلکرده است. ای ‌ عنوانقدرتمنطقه ‌ سالهوبرآمدنایرانبه ۲۵۰۰ یتداومتاریخی ‌ اسطوره ناپذیر بپندارند. هر روز در ‌ سببشده بودکه خاندان پهلویخود را شکست خواندیم «شاهنشه ما زنده بادا!» و به پرچم شاهنشاهی ادای ‌ مدرسه می های درسی و دیوارهای مدرسه پر بود از تصاویر ‌ کردیم.کتاب ‌ احترام می طور مرتب قدرت نظامی کشور به نمایشگذاشته ‌ شاه، ملکه و ولیعهد. به رفتند، ‌ شد، گارد جاویدان با لباس متحدالشکلِ مجللِ خود رژه می ‌ می ی آمریکاییدر بالایسر آنها ‌ ی بسیار پیشرفته ‌ هایجنگنده ‌ که جت ‌ درحالی هایزیرین ‌ درحالپرواز بودند.شاه پدر ملتیسربلندوموفق بود. اما درلایه واقعیت دیگری در جریان بود. حفاظت از این دیکتاتوری خیراندیشانه بر جا جاسوس و ‌ ی نیروی پلیس مخفیِ اسرارآمیز بود. ساواک همه ‌ عهده کرد و با ایجاد ترسحکومت ‌ خبرچین داشت. هر اعتراضی را سرکوبمی کرد. ‌ می طلبی شوروی، یکی از دشمنان اصلی رژیم پهلوی ‌ با توجه به خطر توسعه گر کوشیده بود با ‌ ارتشسرخِ اشغال ۱۹۴۶ کمونیسم بود. درواقع در سال غربایران را به خاک ‌ دارشوروی، شمال ‌ حمایتازشورشیان محلیطرف خود ضمیمهکند. این واقعه یکی از نخستین رویدادهای جنگ سرد بود رخ داد. این موضوع ۱۹۴۸ ی برلین در سال ‌ که دو سال پیش از محاصره یکی از نخستین موارد طرحشکایت به شورای امنیتسازمان ملل نیز بود.

25 فهم رنج نشینیکرد و ‌ تنها پس از فشارهای دیپلماتیکِ آمریکا بودکه شوروی عقب تمامیت ارضی ایرانحفظشد. یایرانباغربپیچیده بود.درخلال«بازیبزرگ»قرننوزدهم، ایران ‌ رابطه نفوذ بریتانیا و امپراتوریروسیه تقسیمشده بود. از نظر ‌ یتحت ‌ به دومنطقه یحائلیبودکه ازهند بریتانیا،«نگین ‌ بریتانیا، ایران،مانندافغانستان،منطقه کرد. تسلط ‌ های روسیه محافظت می ‌ پروازی ‌ تاج» امپراتوری، در برابر بلند شاهان قاجار سبب ایجاد ناخشنودی و ‌ های ‌ ها بر ایران و ولخرجی ‌ خارجی انقلابمشروطه به وقوع پیوست. نمایندگان ۱۹۰۶ اعتراضشد. در سال مجلس انتخاب شدند و شاه تحت حاکمیت قانون قرار گرفت. ایران به های ‌ سلطنت مشروطه تبدیل شد. اما این وضع دیری نپایید. امپراتوری ایکارآمد ‌ شنو را به دموکراسی ‌ روسیه و بریتانیا، سلطنتی فاسد و حرف توانستند آزادانهکشور را استثمار کنند. ‌ دادند زیرا در آنحالتمی ‌ ترجیحمی ی ‌ ای بین بریتانیا و روسیه ایران را به دو منطقه ‌ ، معاهده ۱۹۰۷ در سال نفوذ تقسیمکرد.سالبعد، نیروهاینظامیهوادارسلطنتباحمایت ‌ تحت بریتانیا و روسیه مجلس را به توپ بستند. عاملیکه به کمک نیروهای های مدرن و علمای مذهبی بر سر تفوق ‌ امپریالیستی آمد، تقابل بین لیبرال گرایان و ‌ یقدرتبینسنت ‌ قوانینعرفی بر اصولشریعتبود. این منازعه خواهان، عامل تضعیفکشور و ایجاد دودستگی بود. ‌ ترقی با نخستین اکتشاف نفت در ایران، اهمیت ژئوپولیتیک ۱۹۰۸ در سال شدنِ ‌ ی صنعتی ‌ سرعت فزاینده ‌ شدت دگرگون شد. با توجه به ‌ اینکشور به اروپا، نفتبهکالاییحیاتیمبدلشده بود. اندکی بعد،شرکتنفتایرانو های بعد نام آن به بریتیشپترولیوم تغییر کرد. ‌ انگلیستأسیسشد. درسال

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 26 در ایرانسود هنگفتی نصیباینشرکتشد. اما تنها مقدار اندکی از درآمد آن نصیب ایرانیانشد. حتیشرایط زندگیکارگران ایرانیشرکت نفت، در که رؤسایبریتانیاییآنان ‌ گرمایسوزان آبادان، بسیار اسفناکبود، درحالی ، خبر رسید که آمریکا با آرامکوی ۱۹۵۰ ای تجملی داشتند. در سال ‌ زندگی ۱۹۵۱ درسال 6 اند. ‌ پنجاه به توافقرسیده ‌ عربستانسعویبرسرسود پنجاه شدن شرکت نفت ‌ خشم عمومی در ایران بالا گرفت. مجلس ایران به ملی گرایانه، محمد مصدق، ‌ ایران و انگلیس رأی داد. قهرمان این آرمان ملی المللدرسوئیسبود. ‌ یحقوق بین ‌ یرشته ‌ کرده ‌ تحصیل ی دریایی بریتانیا و تهدید جنگ ‌ مصدقکه با محاصره ۱۹۵۱ در سال مواجه شده بود، به نیویورک رفت تا در شورای امنیت سازمان ملل از ایران دفاعکند. او خاطرنشانکردکه سود بریتانیا از نفت ایران تنها در سال قرنگذشته به ایران پرداختکرده ‌ بیشتر از مبلغی استکه در نیم ۱۹۵۰ است. او سپسبرای دفاع از ایران به دادگاه لاهه رفت. اگر استقلال هند در ی ایرانو بریتانیا یکی ‌ داد، قضیه ‌ خبر از پایانعصر استعمار می ۱۹۴۷ سال توسعه نسبت به حاکمیتخود ‌ حال ‌ از نخستین مواردی بودکهکشوری در کرد. ‌ اشتأکید می ‌ بر ثروتو منابع ملی گرمی ‌ وزیر ایران به ‌ جمهور آمریکا، ترومن، از نخست ‌ در واشنگتن رئیس وزیر بریتانیا، ‌ های وینستونچرچیل، نخست ‌ استقبالکرد. او با درخواست برای مداخله علیه ایران مخالفتکرده بود. مصدق در فیلادلفیا به دیدن «ناقوس آزادی» رفت و در آنجا به بیان وجوه تشابه انقلاب آمریکا و هاکه ‌ مقاومتایران در برابر امپریالیسم بریتانیا پرداخت. برخی از آمریکایی خواهی او قرار گرفته بودند، مصدق را «جورج واشنگتن ‌ تأثیر آرمان ‌ تحت ی ‌ نشریه ۱۹۵۱ حدیبودکه درسال ‌ درواقع،شهرتاو به 7 ایرانی»خواندند.

27 فهم رنج وهوا و شعار «مرگ بر ‌ بین این حال 8 عنوان «مرد سال» برگزید. ‌ او را به تایم های بعد پدیدار شد یک دنیا ‌ هاکه در سال ‌ آمریکا» و روایت برخورد تمدن فاصله بود. جمهور، آمریکا ‌ عنوان رئیس ‌ و پس از انتخاب آیزنهاور به ۱۹۵۳ در سال تری در پیشگرفت. ‌ هایشورویسیاستخارجیِ تهاجمی ‌ در برابر تهدید ی دریایی بندرهای ‌ علت محاصره ‌ شرایط ایران نیز تغییر کرده بود. به ای ایران ‌ ایران توسط بریتانیا، آشوب اقتصادی و ناآرامی سیاسیِ فزاینده را فراگرفته بود. سرانجام بریتانیا توانست آمریکا را متقاعد کند که برای ها باید مصدق را سرنگونکرد. ‌ دستکمونیست ‌ اجتناب از افتادنکشور به اندکی بعد درجریانعملیاتآژاکسموفقشدند باکمکخشونتاوباش، ی نظامی، مصدق را ‌ رتبه ‌ استخدام اراذل و پرداخت رشوه به افسران عالی از کار برکنار کنند. این نخستینکودتای آمریکایی در سراسر جهان بود. طلبانه در کشورهای خارجی به ویژگی ثابتجنگسرد ‌ ی منفعت ‌ مداخله خواندند؛ ‌ داشتنجهان برایدموکراسی» می ‌ تبدیلشد. اینکار را «امن نگاه کرد. ‌ داری شرکتی امنیت ایجاد می ‌ کم برایسرمایه ‌ کاریکه دست ی خود در ایران رویکمک علمای ‌ کارانه ‌ مأموران سیا در اقدامات خراب های سنتی را تحریک ‌ توانستند توده ‌ کردند زیرا آنان می ‌ متنفذ حساب می تجربه، محمدرضا پهلوی، ‌ کنند. علما از مصدق بیش از شاه جوان و بی گراییکهممکنبودقوانینعرفیراجایگزین ‌ ترسیدند.رهبرفرهمندملی ‌ می یتاریخی ‌ توانستباعثنابودیآنانشود. با توجه بهرابطه ‌ شریعتکند،می تر ‌ بین دولت و دین در نظام سلطنت، آنان در دوران زمامداری شاه راحت کم در آن زمانچنین ‌ توانستند قدرتسنتیخود را حفظکنند ــ یا دست ‌ می تصوریداشتند.

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 28 های ‌ ، مصدق در حبسخانگی بود.کنسرسیومی از شرکت 1945 در سال مدت از ایتالیا بازگشته بود، ‌ نفتی آمریکایی با شاه که از تبعیدی کوتاه قراردادی تجاری امضاکردند. بهار دموکراتیک ایران ناگهان خزان شد. در ‌ ، ایران به سازمان پیمان مرکزی (سنتو) پیوست؛ پیمان نظامی ۱۹۵۵ سال منظور ‌ برانگیزی با بریتانیا. برای جلب حمایت علما به ‌ ای و مناقشه ‌ منطقه قرار گرفتند. در ماه ‌ المصالحه ‌ فرونشاندن خشم عمومی، بهائیان وجه الاسلام فلسفیکه از سقوط مصدقحمایت ‌ رمضان، واعظی به نام حجت انگیزعلیه بهائیان ایراد ‌ هاییفتنه ‌ کرده بود، در رادیویملیسلسلهسخنرانی یخود ‌ آمیز متعصبانی بودکه خشم وکینه ‌ کرد. پیامد آن، اقداماتخشونت کردند. در یکی از موارد، در روستایی ‌ از بهائیان را به اینصورت آشکار می تکهکردند. مرکز ملی بهائیان ‌ در اطراف یزد، هفت بهائی را با بیل و تبر تکه ی نظامی و در حضور فلسفی، ‌ رتبه ‌ در تهران نیز با کمک مقامات عالی هایتبریکبهشاه فرستادند. ‌ ها پیام ‌ الله ‌ تخریبشد. علمایبرجسته و آیت الله خمینی بود. ‌ یکی از متحدان فلسفی روحانیِ متعصبی به نام روح سازی سریع ‌ ای از خودکامگی و مدرن ‌ ، دوره ۱۹۵۳ دنبالکودتای سال ‌ به ،شاه با اعلام «انقلابسفید» دست ۱۹۶۳ آغازشد. یکدهه بعد، درسال به اقداماتی زد که هدف آنها اصلاح اراضی، سوادآموزی، اعطای حق رأی های مذهبی برای تصدی مشاغل ‌ شناختن حق اقلیت ‌ رسمیت ‌ به زنان و به زده ‌ جای استقبال از این اقدامات، وحشت ‌ کار به ‌ دولتی بود. علمایمحافظه سازیِ اجتماعی به تضعیفقدرت ‌ ترسیدند که مدرن ‌ شدند. آنان از این می ای ‌ طور خاص، خمینی از شهر مقدس قم اعلامیه ‌ سنتی آنان بینجامد. به ی ‌ صادرکرد و انقلاب سفید را حمله به اسلام خواند. او شاه را بازیچه یافتن ‌ دستآمریکا و اسرائیلخواند و هشدار داد که یهودیان درحال تسلط

29 فهم رنج بر کشور هستند و بهائیان را «تشکیلاتی مخفی» خواند که با ساواک و کنند.جمعیتخشمگین،قبوربهائیاندرتهران ‌ هاهمکاریمی ‌ صهیونیست آمیز ‌ هاییخشونت ‌ را هتکحرمتکردند. هزاران نفر با شرکتدر شورش دادند «مرگبر دیکتاتور». ‌ شعار می ، مصدق ۱۹۶۷ ، شاه خمینی را به عراق تبعید کرد. در سال ۱۹۶۴ در سال گذراند، ‌ اش را می ‌ ی خود، محلیکه در آن حبس خانگی ‌ ی ساده ‌ در خانه تأثیر شرایط ژئوپولیتیک و منافع اقتصادی ‌ درگذشت. در آن زمان، تحت شد در ‌ ایکه از بالا تحمیل می ‌ انگلیسی-آمریکایی، مدرنیسم خودکامه گرا قرار داشت. در تقابل بین این ‌ یتقابل با نیروهایمتعصبواپس ‌ آستانه ایباز، ‌ ترینقربانی، دموکراسیسکولار بود. در فقدانجامعه ‌ دو نیرو، بزرگ کرده در غربو ‌ گرایان تحصیل ‌ سیاست به امری زیرزمینی تبدیلشد. ملی ترینمسئله این ‌ کشیدند. اما مهم ‌ یسرنگونیشاه را می ‌ ها نقشه ‌ مارکسیست ی بازار و مسجد خزید و در انقلاب سال ‌ ای بهگوشه ‌ بودکه سیاست توده ی مردم زبان آشنای اسلام ‌ ها دوباره سر برآورد. توده ‌ از همین مکان ۱۹۷۹ ترتیب،فرصتمغتنمی ‌ این ‌ فهمیدند. به ‌ هایاروپاییمی ‌ را بهتر از ایدئولوژی که برای پیشرفت حقیقی ایران وجود داشت، از دست رفت. زمامداریِ سوی جهان باعث تغییر سرنوشت یک ‌ خودخواهانه و طمع افرادی در آن کشور و مسیر زندگیِ تعداد زیادی از مردم شد. آمدید ‌ بهکانادا خوش کننده عاقبت به تورنتو رسیدیم. بر روی ‌ پس از سفری طولانی و خسته تابلویی در فرودگاه نوشته شده بود: «به کانادا خوش آمدید.» پس از های ما را مهر کرد، هیجانم شکلی ‌ ی مهاجرتگذرنامه ‌ اینکه مأمور اداره

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 30 های جدید باعثشد ‌ انتظاریِ ماجراجویی ‌ محسوس به خودگرفت. چشم ام برای ایرانکمیکاسته شود. پدرمکانادا را به آمریکا، جاییکه ‌ از دلتنگی ی ‌ سایر خویشاوندانم به آنجا رفته بودند، ترجیح داده بود. او مدام درباره کردکه جلوی آمریکا ایستاده ‌ مردی فرانسوی به نام «پیر ترودو»صحبتمی شد به او امرونهیکرد. حتی پیش از ورودم بهکانادا دریافته بودم ‌ بود و نمی نبودن است. ‌ بودن، آمریکایی ‌ که جزئی از کانادایی یتلویزیون ‌ یجدیدمبادنیاییجدیدوجذابمواجهشدم.ازمشاهده ‌ درخانه سفید ‌ و ‌ صورت سیاه ‌ زده بودم. پیش از آن جان وین را تنها به ‌ رنگی هیجان کند. ‌ دانستمکهعلاوه بر فارسی، به انگلیسینیزصحبتمی ‌ دیده بودمو نمی ایکه ‌ کننده ‌ های خسته ‌ علاوه بر این، تلویزیون تنها به یککانال با سریال های زیادی وجود ‌ انداخت، محدود نبود. انتخاب ‌ مادربزرگم را بهگریه می که به یککنترل و ‌ دانستم از کجا باید شروعکنم. درحالی ‌ داشت و نمی های ‌ نشستم و عاشق سرگرمی ‌ های متعدد مجهز بودم، روی مبل می ‌ کانال هاییکه پیش از آشنایی با «باگز بانی» تلف ‌ ناشدنی بودم و برای سال ‌ تمام خوردم. ‌ کرده بودم، افسوسمی هاکمیعجیببودند. یک ‌ های ارزشمند، به نظرمکانادایی ‌ رغم این آزادی ‌ به غریبی به نام هاکی روی یخ ‌ ی افراطی آنان به بازی عجیب ‌ دلیلش علاقه دنبال دیسکی لاستیکی ‌ هایی افتاده به ‌ بود. در این بازی، مردانی با دندان شکلی غیرمنطقی ‌ آورند و به ‌ های خود را درمی ‌ افتند و بعد دستکش ‌ می ها ‌ توانستم بفهمم چراکانادایی ‌ زنند. همچنین نمی ‌ یکدیگر را با مشت می کنند. این کار ‌ با دقت تمام قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت می ی ‌ ی تهران آشکارا قاعده ‌ های آشفته ‌ رسید. در خیابان ‌ غیرطبیعی به نظر می کردکه حقعبور با ‌ ی نقلیه تعیین می ‌ یوسیله ‌ بقای اصلححاکم بود. اندازه

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2