چگونه می‌توان یک کشور را دزدید؟

چگونه می توان یککشور را دزدید؟

چگونه میتوان یک کشور ر ا دزدید ؟ تبارشناسی خصوصیسازی در جمهوری المی اس بهمن احمدی امویی

کتابهای آسو چگونه می توان یککشور را دزدید؟ تبارشناسی خصوصیسازی در جمهوری اس ی الم نویسنده: بهمن احمدی امویی طراح جلد:کیوان مهجور ناشر: بنیاد تسلیمی سانتا مونیکا ــکالیفرنیا چاپ نخست: ۱۴۰۲ همه ی حقوق برای ناشر محفوظ است.

تقدیم به کارگران و زحمتکشان این سرزمین

فهرست مقدمه ................................ ................................ 9....................... روش و اهداف خصوصیسازی ................................ ۱5...................... دولتیشدن اقتصاد ایران ................................ ۲۱............................... خصوصیسازی در دولت چپگرای میرحسین موسو ی ۴9......................... دولت اول هاشمی رفسنجانی ................................ 6۱......................... خصوصیسازی در برنامهی اول ................................ 65...................... ی العات و سپاه برا ورود وزارت اط شرکتداری 83.................................. حوزهی علمیه ال و خرید ستیکسازی دنا ................................ 97........... برنامهی دوم و عقب گرد از سیاستهای تعدیل اقتصادی ۱۱۱..................... تبد ی ل سپاه به قدرتی اقتصادی، سیاسی و نظامی ۱۱5................................ برنامهی سوم؛ آغاز دوبارهی خصوصیسازی ۱35.................................... اه ل یت در خصوصیسازی ................................ ۱۴9.......................... مولدسازی آخرین میخ تابوت خصوصیسازی ۱73.................................. پیوستها ................................ ................................ ۱8۱..............

مقدمه شتابآلود، غیرشفاف، پرسشبرانگیز، پاسخگونبودن و پر از فساد و ناکارآمدی. اینها ویژگیهای اصلی و ذاتی ساختار موجود خصوصی سازی در جمهوری اسالمی است. به نظر می رسد جمهوری اسالمی در این زمینه در حال امتحان کردن روش های چین و روسیه ( پس از اتحاد شوروی) به همراه نیم نگاهی به روش های غربی است. تصمیمسازان جمهوری اسالمی در مقطعی تصمیمگرفتند نهاد های دولتی را به مهم ترین افراد نزدیک به خود واگذار کنند، افرادیکه خودی باشند و اهلیت داشته باشند. همین «اهلیت داشتن» و «خودیبودن» بودکه خصوصی سازی را در جمهوری اسالمی به یک ال ی از طو نیترین پروژه های اقتصادی- سیاسی تبدیلکرد، پروژه ایکه هنوز هم ادامه دارد و چشم اندازی بر پایان آن نیست. حکومتهایی که به واسطۀ انقالب یا کودتا به قدرت می رسند و روند طبیعی شکل گیری خود را در بستر زمان و جامعه طی نمی کنند برای ایجاد، تقویت و گسترش بدنه ی اجتماعی خود اقدام به بذل و بخشش منابع عمومی و دراختیارقراردادن آن به طرف داران خود می کنند. مال خودسازی و غارت اموال عمومی برای حامیپروری و ارادت المی به نام دولتی کردن آغاز ساالری و ساختن طبقه و قشر همراه در جمهوری اس و سپس به بهانه ی خصوصی سازی، اهلیت و درنهایت مولدسازی در تمام چهار دههی گذشته به شیوه های مختلف و توسطگروه های سیاسی متعددیکه به قدرت رسیدند با جدیت و شدت و ضعف هایی پیگیری شد.

۱۰ چگونه می توان یککشور را دزدید؟ پدیده ی خصوصی سازی در جمهوری اسالمی در فضایی سرشار از تاریکی، بی قانونی، ابهام و سیاست زدگی مبتنی بر آزمون وخطا زاده شد، رشد کرد و به میدانی پر از فساد و ناکارآمدی و پرخطر برای بخش خصوصی و درعینحال سفره ای برای خواص بدل شد . این پدیده از ابربحران های جمهوری اسالمی در پایان یک دورهی چهل ساله است و مسیری طی کرده که تقریبا نمی توان در دنیا برای آن همتایی یافت. خصوصی سازی در دنیا، به صورت عملی و جدی، در ابتدای دههی ۱98۰ شروع شد و تقریبا بعد از یک دهه پرونده ی آن بسته شد. در برخی کشورها مثل روسیه، آذربایجان و لهستان در ابتدا تجربه ی ناموفقی بود ، اما در برخی موارد خیلی سریع به مسیر مرسوم خود در دنیا بازگشت. اما جمهوری اسالمی در این مورد نیز، مثل بسیاری دیگر از موارد که به تجربه ی جهانی اهمیتی نمیدهد، بهدنبال آن رفت چرخ را خودش دوباره و چندباره اختراع کند. بخش «خصولتی» زاییدهی این اختراع است، فرزندیکه تنها در اقتصاد ایران می توان سراغ آن راگرفت. عمر ادبیات و اجرای خصوصی سازی در ایران تقریبا همسنوسال جمهوری ؛ از المی است اس ۱۰ تیر ۱358 که شورای انقالب قانون حفاظت و توسعه ی صنایع ایران را تصویب و ابالغ کرد و تاکنون همچنان به نظر میرسد این پروژه ی اقتصاد ی، سیاسی، امنیتی و نظامی هنوز در ابتدای راه خود قرار دارد. براساس قانون حفاظت و توسعه ی صنایع ایران، غیر از صنایع زیربنایی چون نفت و گاز، پتروشیمی، برق و مخابرات و شیالت که پیش از آن نیز در اختیار دولت بود، تقریبا همه ی عرصهی حیات اقتصاد ایران به دولت واگذار شد، ازجمله: صنایع تولیدات فلزی مثل فو ؛ الد مس و آلومینیوم؛ بانکداری؛ ساخت و مون تاژ کشتی و هواپیما؛ صنایع و معادن بزرگیکه صاحبان آنها روابط خاص و ویژه ای با رژیم پهلوی داشتند و به رانت هایی دسترسی داشتند؛ و مؤسسات و کارخانه هاییکه وام هایکالنی از سیستم بانکی قبل از انقالب دریافتکرده بودند و در شرایط نامناسبی برای بازپرداخت بدهی خود قرار داشتند. بهعبارتی، با این قانون تقریبا همهی واحد های تولیدی و صنعتی کشور که بیش از ده نفر شاغل داشتند دولتی شدند.

۱۱ بهمن احمدی امویی همهی این واحده ا تقریبا با همان اهدافی دولتی شدند که ده سال بعد برای خصوصیسازیشان به آن استناد شد: خروج اقتصاد از وابستگی به نفت، استقالل کشور ازطریق تولید ال کا های موردنیاز در حد خودکفایی و توسعه ی صادرات، گسترش زمینه ی کار و اشتغال و تخصص، احتراز از دولت ساالری و حمایت از فعالیت های غیردولتی و ابتکار در بخش خصوصی. اینها کلماتی بودند که با اتکا به آن ، قانون حفاظت از صنایع در شورای انقالب تصویب شد و تقریبا همهی اقتصاد ایران ملی شد. در برنامه ی اول توسعه نیز، بدون اشاره ی مستقیم به موضوع خصوصیسازی، از چنین ادبیاتی استفاده شد: تنظیم و استمرار نظام کارآمد تصمیم گیری و سیاست گذاری، تدوین حوزه ی فعالیت دولت وکاهش تصدیگری، انتقال بخشی از وظایف دولت به بخش غیردولتی برای کاهش بار مالی خدمات دولتی، ایجاد تعادل اقتصادی و استفاده ی بهینه از امکانات کشور برای خصوصیسازی. ده سال پیش از آن از همین ادبیات برای دولتی کردن این واحدها استفاده شده بود . جالب اینکه در هر دو مورد دولت و حاکمیت جمهوری اسالمی در شرایط اجبار و اضطرار مجبور به اتخاذ این تصمیم ها شده بود. با پایان جنگ به نظر میرسید که شاکلهی ساختار تصمیم سازی ال جمهوری اس می به این نتیجه رسیده بودکه نظام اقتصادی کشور، بدون تغییر در ساختار سیاسی، باید دستخوش تغییراتی شود، همان کاری که در چین تجربه شده بود و ال ظاهرا جواب زم را به مدیران ارشد حزب کمونیست داده بود و از آن رضایت داشتند. یکی از این تغییرات توجه به بخش خصوصی و گسترش آن و همچنین سبککردن بار مالی دولت بود، دولتی که پس از جنگ بهشدت دچار ال مشک ت مالی بود و به نقدینگی و رونق و پاسخ گویی به خواستههای مردم نیاز داشت ، خواستههاییکه بیش از ده سال بر آنها سرپوش گذاشته شده بود. سال ۱368 تقریبا همهی آنهاییکه ده سال پیش از آن منادی و مدافع اقتصاد دولتی بودند پرچم اقتصاد آزاد را برافراشتند. ظاهرً ا پارادایم جمهوری المی اس تغییر کرده بود و بدون تغییر در ساختار سیاسی بهدنبال ایجاد تغییراتی در ساختار اقتصادی بود. احساس میشد با اجماعیکه در رأس نظام و بین شخصیتهای طراز اول کشور شکل گرفته بود این مسیر جواب قانعکنندهای به دست دهد.

۱۲ چگونه می توان یککشور را دزدید؟ در این میان، خصوصیسازی و واگذاری بخشی از اموال دولت ــکه در سال ۱368 مورد توافق قرار گرفته بود ــ بهحدی با موانع و ال مشک ت متعدد ناشی از آشفتگی نهادی مواجه شد که هنوز هم پس از سی سال خیلیها می پرسند که چرا خصوصیسازی اتفاق نیفتاد و اگر هم به اسم خصوصیسازی کارهایی شد، عموما قابلدفاع نیست. عدهای وابستهکردن منابع مالی بودجههای سنواتی دولت به این واگذاریها را یکی از این موانع میدانند. بررسی نحوهی واگذاریها و تنوع خریداران نشان میدهد که بخش عمومی غیردولتی، نهادهای نظامی و انتظامی، بنیاد های عامالمنفعهی مذهبی و فرهنگی و علمی و نهادهای حکومتی و انق البی عمدهترین برندگان فضای ناشی از آشفتگی نهادی در حوزهی خصوصی سازی بودند. اما برای پی بردن به ماهیت و چرایی درپیشگرفتن این روند باید چند پرده را ال کنار زد و نگاهی به برخی زوایای پنهان اقتصاد سیاسی جمهوری اس می انداخت. برای روشنشدن این زوایای پنهان باید بهسراغ کسانی رفتکه خود در ال یههای دوم و سوم تصمیمگیری و تصمیم سازی بودند و شنیدهها و حکایتهایی دارند از مسیریکه به اینج ا رسیده است. مبتنی الت این روند یکی از مشک بر آزمون وخطا این است که کمترین سند و مدرک و نوشته ای وجود داردکه این مسیر را مکتوبکرده باشد و جز تعدادی قانون و مقررات بقیه را باید از زبان دست اندرکاران شنید. به هرکدام همکه مراجعه می کنی برای توضیح و توجیه چگونگی شروع وکلنگ زدن خصوصی سازی در جمهوری اسالمی به ابتدای انقالب و مصوبات شورای انقالب و ملی کردن عمده ی اقتصاد و فعالیت های آن اشاره می کنند و دوران جنگ را هم مشوقی برای تداوم آن میدانند. با آغاز سال ۱368 و خصوصیسازیها، دیگر مسیر داستان هاییکه شنیده میشود یکس ان نیست و هرکدام نکته ای برای گفتن دارد که دیگری ندارد یا نمی دانسته یا اینکه نخواسته بگوید. حسین مرعشی، از نزدیک ترین افراد به هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور و مجری پروژه ی خصوصی سازی در سال ،۱368 میگوید: همه چیز عادی بود. فقط رقابت های شخصی روی داده در سطوحکالن سیاسیکشور مسئله را عوضکرد. تا زمان سال دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی مشکلی نبود. هنوز

۱3 بهمن احمدی امویی دو سال از برنامه ی توسعه نگذشته بود که این اتفاقات و اخت نظر الف ها خود را نشان داد. اساس مشکلی که در ایران به وجود آمد همین بود. مهم ترین مشکل ما این بودکه هنوز ماشین به سرعتِ موردنظر نرسیده ترمز کردیم. 1 اما برای پیداکردن یل این دال ال اخت ف راه به جایی نمی بری. برخی ترجیح میدهند وارد سیاست نشوند و از همان جاییکه نشستهاند به مسائل نگاهکنند و از اینکه دیگر به بازی گرفته نمیشوند رنجیده باشند. بعضی دیگر از ورود به آن ابا دارند و عدهای ساختار اقتصاد سیاسی را به پیش میکشند و تعدادی نیز پای نظامیان را و میگویند چارهای نبود جز اینکه سهمی به آنها بدهیم؛ اگر نمی دادیم ، خودشان از راههای دیگر آن را میگرفتند. خصوصیسازی یک فرایند اقتصاد سیاسی است و تعیین میکند که قرار است در اثر اجرای آن کدام گروهها منتفع شوند و منافع چه گروههایی در خطر بیفتد. برای من، به عنوان یک اقتصادخوانده و روزنامهنگاری که در حوزهی اقتصاد سیاسی فعالیت دارد، همواره این پرسش مطرح بودهکه در این مسیر چه افرادی از خصوصیسازی و مسیر و شیوهایکه طیکرده بهرهمند میشوند و با بهرهمندی آنها چه افراد و گروههای سیاسی و اجتماعیای احساس می کنند منافعشان در خطر افتاده است. در واقع، تضاد منافع اینگروهها تا چه اندازه در تعیین مسیر و روند درپیشگرفتهشده مؤثر بوده است؟ بخش عمده و اصلی این روند را باید از زبان دست اندرکاران این فرایند 35 ساله شنید، فرایندیکه به صورت مکتوب در جایی ضبط و ثبت نشده است. برای درک بهتر تبارشناسی خصوصیسازی در جمهوری و المی اس نوشتن داستان آن، بهجز مراجعه به ال اط عات و ارقام ال کتابخانهای، زم بود با این افراد گفتوگو کنم و با بهچالشکشیدن آنها در اینگفتوگوها به پاسخ درخوری دست یابم. برای ترسیم این روند با دوازده نفر از دست اندرکاران و افراد مرتبط با موضوع بیش از 35 ساعت گفتوگو کردم. هرچند میخواستم با افراد بیشتری این گفتوگوها را ادامه بدهم، در این راه ناکام بودم و نتوانستم آنها را راضی به مصاحبه دربارهی چنین موضوعاتیکنم. یکی از این افراد محسن رضایی است. 1 . گفت وگوی شفاهی با حسین مرعشی، .۱۴۰۰

۱۴ چگونه می توان یککشور را دزدید؟ نام او در تعدادی از مصاحبهها بارها تکرار شد و عدهای او را نقد کردند و، ال بنابراین، زم بود حرفهای او هم شنیده شود. حاصلکار کتابی استکه در دست دارید. در پانوشت های صفحات مختلف کتاب بار ها از عنوان «گفتو گوی شفاهی» استفاده شدهکه در واقع ارجاعی است به مصاحبه هایی که با افراد مختلف کردم. خیلی امیدوار بودم که این کتاب با کمترین تغییراتی در محتوا و لحن بیان در ایران و به صورت رسمی منتشر شود. اما پس از نزدیک دو سال مذاکره با ناشران مختلف امکان انتشار آن میسر نشد. شهریور ۱۴۰۲

روش و اهداف خصوصیسازی بر ای شروع به قسمتی از مقالهی «بررسی مفاهیم و نظریههای خصوصیسازی و موفقیتهای جهانی» میپردازیم: گرایش کشورهای جهانسوم به خصوصیسازی، قبل از آنکه زاییدهی نیاز واقعی پد ی دارشده از متن اقتصادشان باشد، از فشارهای محیطی و تمایل به همگامی با اقتصاد جهانی منتج شده است. این کشورها از خصوصیسازی انتظاراتی از قبیل تغییر مدیریت دولتی به مدیریت خصوصیکه تصمیمهایش براساس نفع شخصی است، جایگزینی اهداف اداری مبتنیبر مسائل سیاسی به اهداف تجاری و انگیزهی سودآوری، تخصیص منابع مالی به سرمایهگذاری بر مبنای کارایی آنها، کاهش فرصتهای بهرهبرداری از امتیازات توسط اشخاص ذینفع،کاهش فساد در ادارهی شرکتها، گسترش امکانات برای تسریع رشد و توسعهی اقتصادی داشتند. خصوصیسازی در ایران در سالهای ۱3۴۱-۱3۴۲ به ال عنوان یکی از اصول انق ب سفید معرفی شد و روند جدید خصوصیسازی در ایران از سال ۱368 به بعد و در چارچوب سیاستهای اقتصادی دولت و برنامهی اول توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگ ی ال جمهوری اس م ی ایران آغاز شد و بر اساس مصوبهی دولت وقت بهمنظور دستیابی به اهداف ارتقای کارایی فعالیتها، کاهش حجم تصدی دولت در فعالیتهای اقتصادی و خدمات ی غیرضروری، ایجاد تعادل اقتصادی، استفادهی بهینه از امکانات کشور انجام پذیرفت... البته خصوصیسازی دارای تعاریف متعدد ی است... رایجترین تعریف خصوصیسازی به تغییر در مالکیت یک بنگاه دولتی به بخش خصوصی اشاره میکند. در تعریفی دیگر،

۱6 چگونه می توان یککشور را دزدید؟ خصوصیسازی شامل آزادسازی یا ا ال مقرراتزدایی و ورود به فعالیتهایی استکه قب در انحصار بنگاههای دولتی بوده و ورود بخش خصوصی به آن توسط قوانین و مقررات مختلف محدود شده است... . دولتها در هر دو گروه کشورهای توسعهیافته یا درحالتوسعه (به طور اعم) در چارچوب تعاریف و مفاهیم فوق، اهداف ذیل را در امر واگذاری فعالیتهای اقتصادیشان به بخش خصوصی دنبال میکنند: الف) رهاکردن بودجهی دولت از فشار مالی شرکتهای دولتی، مانند الزامات کمکهزینه و الزامات پرداخت بدهی؛ ب) افزایشکارایی شرکتهای تحت مالکیت دولت؛ ج) گسترش مالکیت در بخش خصوصی و مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی؛ د) توسعهی بازارهای سرمایه در اقتصاد و هدایت پس اندازهای مردم بهسوی فعالیتهای تولیدی؛ ه)کاهش درجهی فعالیت انحصاری در اقتصاد و ایجاد رقابت بیشتر. واژ ه ی خصوصیکردن و خصوصیگرایی برای اولینبار در زبان انگلیسی در سال ۱983 در فرهنگ لغت دانشگاهی جدید وبستر چاپ و رسما تصویب شد. از واژهی خصوصیکردن معانی متفاوتی به ذهن خطور میکند. یکی از طرق تبیین معنی این واژه ارتباط دادن آن با فعالیتها و اقدامات دولت در جهت تأمین کا ها و ال خدم ات است. ام ا کاربرد واژهی خصوصیسازی برای فروش داراییهای بخش عمومی پدیدهی بارز ده ه ی ۱98۰ است... .

۱7 بهمن احمدی امویی مقایسهی ویژگی های رفتاری بنگاه های دولتی و خصوصی ویژگیهای رفتاری بنگاه بخش خصوصی بنگاه بخش دولتی ۱ . رفتار مالی دارای خودمختاریکامل وابستگیکامل یا حداقل زیاد به بودجهی دولت ۲ . اهداف تجاری روشن و مشخص مبهم ، متعدد و متضاد 3 . سودآوری اصلی ترین هدف بنگاه به دلیل وجود اهداف اجتماعی تأکید بر آن اندک و زیان دهی بنگاه توجیه میشود. ۴ . استقالل عملیاتی وجود استقالل عملیاتیکامل تحت تأثیر عوامل برونزا، به ویژه عوامل سیاسی در تصمیمگیری های عملیاتی 5 . ضوابط ارزیابی عملکرد استفاده از معیارهایی مانند حجم تولید، میزان فروش، هزینه های تولید، قیمت تمامشده تأکید بر عواملی مانند سطح اشتغال، تثبیت قیمت ها، میزان سرمایهگذاری و مدنظرقرارندادنکارایی عمومی 6 . رقابت پذیری مواج ه ه با رقابت شدید رقبای داخلی و خارجی مصون از رقابت به دلیل وجود قوانین و مقررات حمایتی نگرشیعلمی فصلنامه نی نو ی ها یبازرگان ، آذر و دی ۱۴۰۰

۱8 چگونه می توان یککشور را دزدید؟ راههای خصوصیسازی: - سهامداری (مشارکت) استراتژیک؛ - فروش استراتژیک ــ به واسطهی مذاکره یا مزایده؛ - عرضهی عمومی ــ بورس اوراق بهادار؛ - مالکیت شراکتی کارکنان؛ - سازماندهی و رهبری کنسرسیوم فروش سهام بهوسیلهی مدیریت فعلی؛ - برونسپاری خدمات (بهجز فعالیتهای بنیادی). مزایای خصوصیسازی: -کاهش دیون انباشته؛ - انتقال ایده ی جدید مدیریت و فناوری به بخش اصلی (مادر)؛ - تخصص بهینه و اثربخش منابع؛ - عرضهی خدمات بهتر؛ - سود با . التر اهداف خصوصیسازی: پاره ای از اهداف خصوصی سازی عبارتاند از: - پویاشدن اقتصاد توسط نیروهای بازار؛ - افزایشکارایی و بازده تولید؛ - افزایش ال کیفیت و تنوعکا ها و خدمات ؛ - توسعهی بازار سرمایه؛ - گستردهشدن مالکیت سهام؛ - کاهش دخالت دولت در اقتصاد و بازرگانی؛

۱9 بهمن احمدی امویی - ایجاد فضا و شرایط رقابت بیشتر در اقتصاد؛ - سهیمکردنکارگران در کارخانهها؛ - ایجاد امکانات و منافع برای مصرفکنندگان؛ - تغییرات بنیادین و اساسی در عملکرد صنایع دولتی؛ -گذر از اقتصاد دستوری و متمرکز به اقتصاد آزاد؛ -کاهش زیانهای انباشتهشده در بنگاههای دولتی. 2 تجربهی کشورهای موفق یلدا راهدار ، نایبرئیس سازمان ملی کارآفرینی، در یادداشتی دربارهی تجربهی کشورهای موفق در زمینه ی خصوصی سازی چنین مینویسد: ترکیب محدودیتهای بودجهای و ناکارآمدی بخش دولتی دولتها را ترغیب کرد تا اقدامات ابتکاری بخش خصوصی را بیشتر تشویق کنند و تعداد فزایندهای از دولتها اکنون به طور فعال سیاست خصوصیسازی را آغاز کردهاند. در ترکیه این موضوع به یک طرح اصلی در سیاست دولت تبدیل شده است و یک استراتژی خصوصیسازی در حال آمادهسازی است . تجدید ساختار گستردهی شرکتهای سیمان، منسوجات، کود کاغذ و خمیرکاغذ ازجمله پیشنهادات واگذاری آنها به بخش خصوصی است. ال ع وه بر این، بزرگترین بانک دولتی ترکیه، «زیرات بانکاسی»، قصد دارد سهام نوزده ش رکت متعلق به خود را بفروشد. یکی از شرکتهای هواپیمایی ملی نیز برای واگذاری به بخش خصوصی برنامهریزیشده است. در آمریکای تین ال کشورهای بزرگ بدهکار، یعنی آرژانتین، برزیل و مکزیک، سعی کردهاند کسریهای بخش دولتی خود را ازطریق خصوصیسازی کاهش دهند. پیشنهادات دولت آرژانتین که در اوایل سال ۱986 مطرح شد صریحا به ارتباط بین ال وامهای اضافی و اص ح سیاستها مرتبط بود. اما واگذاری برنامهریزیشدهی ال شرکت بزرگ فو د « Somisa » و همچنین تعدادی از شرکتهای پتروشیمی و ال شیمیایی بهد یل سیاسی و اقتصادی با مشکل روبهرو شده است. در برزیل سهام بدون رأی در شرکت نفت دولتی پرسود « پتروبراس» فروخته شده و مالکیت تعدادی 2 . مهدی مهدی زاده رستم و دیگران، «بررسی مفاهیم و نظریه های خصوصی سازی و موفقیتهای جهانی»، فصلنامه نگرش ی علمی نی نو ی ها ،ی بازرگان سال دوم، شماره ی 5 (پیاپی ،)۱۱ آذر و دی ،۱۴۰۰ صص .۱55-۱۴۰

۲۰ چگونه می توان یککشور را دزدید؟ از تولیدات به بخش خصوصی منتقل شده است. در مکزیک دولت در پایان سال ۱985 ال اع م کرد که پانزده کشوری که بیشتر درگیر گردشگری هستند به منافع خصوصی فروخته شوند. در بنگالدش، به عنوان بخشی از یک بستهی اصالح ات، تقریبا صد شرکت دولتی، ال ازجمله فو د زیانده و شرکتهای مهندسی، به بخش خصوصی فروخته شده است. بخشهای زیادی از صنعت نساجی نیز به مالکیت خصوص ی منتقل شده است. در تایلند دولت سیاست عدم ملیسازی را توسعه داد که تعداد شرکتهای دولتی از ۱۰9 شرکت در اواخر دههی ۱96۰ به سطح فعلی شصت 6۰ شرکتکاهش داده است. طی برنامهی خصوصیسازی انگلستان، شامل انتقال شرکتها از بخش دولتی به بخش خصوصی، شرکتهای مستقر در انگلیس تکنیکهای ابتکاری را در سراسر فعالیتهای مرتبط توسعه دادهاند. این تکنیکها عبارتاند از: - تجدید ساختار کامل صنایع بهمنظور تمرکز بیشتر بر فعالیتهای اصلی تجاری؛ - طراحی و ایجاد ترتیبات نظارتی برای صنایعی که مقدار قابلتوجهی از قدرت انحصاری در آنها اجتنابناپذیر باشد؛ بنابراین، امکان توسعهی تجارت در کنار حمایت از مصرف کنندگان را فراهم میکند؛ - ایجاد و توسعهی تکنیکهای جدید فروش، ازجمله مشارکت گستردهی خردهفروشی در بازارهای سرمایه و تکنیکهای ابتکاری قیمتگذاری و توزیع که اکنون در سراسر جهان به تصویب رسیده است؛ تجارب در آلمان نشان دادهکه خصوصیسازی عنصر مهم برای افزایشکارایی و پویایی س ی ستم اقتصادی، بسیج منابع خصوصی برای فرایند توسعه، بهبود تخصیص منابع عمومی و، آخرین اما مهم ترین،کاهش بدهیهای عمومی و یا محدودیتهای بودجهی دولت بوده است. 3 3 . یلدا راهدار، «چرا خصوصیسازی در ایران شکست خورده است؟»، پایگاه خبری اتاق ایران ، ۱7 آبان .۱399

دولتی شدن اقتصاد ایران روند دولتیشدن تمام عرصهی ال اقتصاد ک ن ایران از زمان رضاشاه شروع شد و پس از آن هم گستردهتر شد و هم عمق بیشتری پیداکرد. تمرکزگرایی و دادن نقش فعال به دولت دربارهی همهچیز، از نوع پوشش مردم گرفته تا طرحهای صنعتی و تجاری، رفتهرفته منجر به دولتیسازی گسترده شد. [ این ] تمرکزگرایی ریشه در مبنای فکری رضاشاه داشتکه آن را ناسیونالیسم دولتگرا و او ر ا ال آتاتورک ایرانی میدانند. او در روند ک ن نوسازیای که در پیش گرفته بود دولت خویش را مرکز همهی طرحهای نوسازی، شامل طرحهای فرهنگی، اجتماعی، صنعتی و تجاری، قرار داد. این مبنای فکری منجر به ایجاد یک ال اقتصاد ک ن دولتی شد. 4 پس از او، در دورهی پهلوی دوم همچنان میتوان ردپای گرایش به اقتصاد دولتی را در حاکمیت مشاهدهکرد. محمود خیامی، از بنیانگذاران ایرانناسیونال که بعدها به ایرانخودرو تغییر نام داد، در گفتوگوهایی تأکید کرد که بهرغم تشویق شاه و هواداری جدی او از رشد صنایع و تقویت بخش خصوصی در ایران، در او گرایشی به اقتصاد دولتی هم وجود داشتکهگهگاه آن را به نمایش می گذاشت. بارها ادعا میکرد که از همهی سوسیالیستها سوسیالیستتر و از هم ه ی انق ها البی انق تر البی است. 4 . محمد سمیعی ( )۱397 ایراندرقدرتنبرد . تهران: نشر نی، ص .3۰۱

۲۲ چگونه می توان یککشور را دزدید؟ به اقتضای همین دولت زدگی بود که نخستین دانشگاه خصوصی ایران (دانشگاه ملی دیروز و شهید بهشتی امروز) که با کمک و حمایت خود شاه ایجاد شده بود، اجبارا و ال برخ ف میل مؤسس آن، یک دانشگاه دولتی شد. بهع وه، شاه به ال تأسیس نخستین شبک ه ی تلویزیونی در ایران که آنهم با همت بخش خصوصی کشور و (حبیب ثابت) تحقق یافتکمک فراوان کرد، اما در کمتر از ده سال پس از آغاز به کار شبکه آن هم، بهرغم میل مؤسس آن، دولتی شد. از دیگر مصادیق این سیاست دولتزدگی را باید دولتیکردن معدن مس سرچشمه دانست. این معدن بهکمک خانوادهی رضایی به راه افتاد. آن هم پس از اینکه چندین شرکت اروپایی و آمریکایی معدن را خریدند و پس از مدتی آن را بهسان معدنی عمدتا بیفایده واگذاشتند، اما بهمجرد روشنشدن ابعاد عظیم مس موجود در معدن، که به روایتی دومین معدن بزرگ مس دنیاست، بدون آگاهی و رضایت رضاییها معدن دولتی اع م شد. ال 5 ب ا افزایش نقش نفت در اقتصاد سیاسی ایران این روند و گسترهی آن بیشازپیش شتابگرفت، به طوریکه بعد از کودتای ۲8 مرداد همنشینی دولت و نفت، صنعت با دولت و زیربناها با دولت و نفت شکل گرفت و به هم وابسته شدند. از اواسط دههی ۱3۴۰ به بعد دولت با کسری بودجه و به موازات آن در دههی ۱35۰ باگرانی نفت مواجه شد. درنتیجه، دولت خیلی شدید و گسترده وارد اقتصاد شد و در اقتصاد بخش عمومی و تولید اقتصادی سرمایهگذاری های زیادیکرد. بیماری ال هلندی شکلگرفت و تورم به با ی ۲۰ ال درصد رسید و تا قبل از انق ب ال در همان سطح با ی ۲۰ درصد ماند. البته دراینبین و در دههی ۱3۴۰ تحو الت اقتصادی-سیاسی مهمی در ایران روی داد که بسیاری از تحلیلگران آن ال تحو ت را زمینههایی برای انق الب ۱357 ارزیابی میکنند. د ه ه ی ۱3۴۰ در تاریخ اقتصاد سیاسی ایران جایگاه ویژهای دارد. این دهه در بیشتر سالهای خود آرامش نسبی داشت، آرامشی که هیچگاه قبل و بعد از آن تجربه نشد. شاید این دهه را بتوان باثباتترین دههی صد سال اخیر ایران دانست. بهواسطهی اجرای دو برنامهی هفتسالهکه پیش از این دهه شروع شده بود و همچنین اجرای دو برنامه ی دیگر در همین دهه، ساختارهای اقتصادی، 5 . عباس میالنی ( )۲۰۱3 .شاهبه نگاهی تورنتو: پرشین سیرکل، ص .393

۲3 بهمن احمدی امویی اجتماعی و فرهنگی و، بهتبع آن، شرایط سیاسی ایران دگرگون شد. ازنظر اقتصادی، با تأسیس بانک مرکزی ایران در سال ۱339 و نهادهایی چون سازمان گسترش و نوسازی و بانک صنعت معدن و شکلگیری برندهایی در بخش خصوصی، این دهه یکی از موفقترین زمانها برای اقتصاد ایران بود. البته ثبات ایجاد شده در حوزهی اجتماعی و سیاسی و همچنین نرخهای رشدی که اقتصاد ایران در این دهه تجربه کرد شرایط را برای گسترش اقتصاد بخش ال خصوصی فراهم کرد. برنامهی اص حات ارضی و شکلگیری یک طبقهی متوسط در سایهی پولهای فراوان نفت از دیگر ویژگیهای این دوران است. هدف اصلی برنامههای عمرانی از این قرار بود: انتقال کامل جامعهی ایران ازلحاظ اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی از کشوری عقبمانده با درآمد سرانه، بهداشت و آموزش پایین به کشور ی توسعهیافته در ردهی کشور های پیشرفتهی غربی. درعمل و پس از اجرای سه برنامهی عمرانی از پنج برنامهی موردنظر، ساختار اقتصاد ایران ــ ازنظر تولید ثروت، درآمد سرانه، جایگزینی صنعت ب ا کشاورزی، ورود فناوری و سازمانها و ساختارهای مدرن به نظام اقتصادی و پیشرفتهایکمی و تکنولوژیکی ــ کام الا دگرگون شد، اما همزمان از جنبهی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شکافهای موجود در جامعهی ایران به چنان ژرفای آشتی ناپذیری رسیده بودکه به ال انق ب بزرگ بهمن ۱357 رسید . 6 برنامهی دوم عمرانی هفتساله نسبت پسانداز به تولید ملی را از 6 درصد در سال ۱33۴ به ۱9 درصد در سال ۱338 و تولید ملی را به قیمت جاری از ۱۴3 میلیارد ریال در آغاز اجرای برنامه به 3۴۲ میلیارد ریال در سال . ۱3۴۱ رساند این رقم رشد ۱۴۰ درصدی در طول هفت سال و رشد متوسط سا ی النه ۱3 درصد را نشان میدهد. برنامهی دوم عمرانی، که از اول مهر ۱33۴ تا پایان شهریور ۱3۴۱ اجرا شد، ایجاد و توسعهی تأسیسات زیربنایی عمده را تحتعنوان چهار فصل کشاورزی و آبیاری، ارتباطات و مخابرات، صنایع و معادن و امور اجتماعی، بهداشت و شهرسازی هدف گذاریکرد. 7 6 . سعید لیالز ( )۱39۲ دومموج تجدد ایراندرآمرانه . تهران: انتشارات نیلوفر، ص .۲3 7 . بهمن احمدی امویی، « مرکز مطالعات مدیریت ایران ( ICMS ) تا دانشگاه امام صادق»، وبالگ بهمن احمدی امویی ۱5 ، بهمن .۱۴۰۱

۲۴ چگونه می توان یککشور را دزدید؟ در چنین شرایطی بودکه برنامهی پنجسالهی سوم به اجرا درآمد. این برنامه در طول پنج سال و نیم اجرا به بسیاری از اهداف خود دست یافت. ازنظر کمی مهمترین هدف این برنامه رسیدن به نرخ رشد اقتصادی متوسط سا النه 6 درصد بود. این رشد منبع اصلی بودجههای اجتماعی و اقتصادی برنامه را تأمین میکرد و موتور محرکهی آن به شمار میرفت. عملکرد این شاخص تا پایان دورهی برنامه، یعنی سال ،۱3۴6 از ارقام پیش بینیشده عبورکرد و رشد تولید ناخالص ملی در طولکل برنامه به 8 /8 درصد رسید. در ای ن دوران بخش خصوصی ایران در بخش صنعت و معدن به گستردهترین شکل ممکن سرمایهگذاریها مشارکت داشت. رشد و اندازهایکه پیشوپس از آن هرگز تکرار نشد. ازجمله اقدامات مهم برنامهی سوم تأسیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در سال پایانی برنامه، تیر . ،۱3۴6 بود دیگر اقدامات مهم صنع تی صورتگرفته در این دوران تأسیس کارخانههای خودروسازی (سواری، کامیون و اتوبوس)، موتورسازی، فلزکاری، صنایع پتروشیمی، تأسیس ذوبآهن اصفهان، تولید سیمان، ال ماشینآ ت کشاورزی و لولهسازی بود که همگی ازجمله ی صنایع سنگین محسوب میشوند. پیش از همهی اینها و در سال قبل از شروع دههی ،۱3۴۰ در سال ،۱337 بانک مرکزی ایران تأسیس شد و ساختار پولی و بانکی کشور وارد دوران جدیدی شد. 8 هرچند ظاهرا شخص شاه چیز دیگری در ذهن داشت. او در سال ،۱338 پس از یک تور اروپایی و دیدار از انگلستان، دانمارک و هلند، به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن برای ایرانیان سخنرانی کرد. برخی این سخنرانی را نشاندهندهی ذهنیت سوسیالیستی او میدانند. او گفت: کشور های اسکاندیناوی ملتهایی مترقیاند، اما برنامهی عدالت اجتماعی ما مترقیتر است، زیرا صنایع سنگین، صنعت نفت، آهن و فو د در ایران ال ملی است. زغال سنگ و منابع زیرزمینی و تلفن و بنادر متعلق به عموم است، درحالیکه در آن کشورها اغلب این صنایع ملی نیست و در اختیار بخش خصوصی است . تنها همین چند جملهی نقلشده از شاه نشان میدهد که تا چه میزان درکش از سوسیالیسم سطحی و غیرواقعی بود و اینکه او سرمایهداری دولتی را با 8 . همان.

۲5 بهمن احمدی امویی سوسیالیسم اشتباه گرفته بود. البته در آن دوران همهی کشورهای نوظهور صنعتی دهههای بعد باکمک سرمایهداری دولتی به رشد اقتصادی با یی دست می ال یافتند. از انگلستان قرن ۱6 ال می دی، هیچ ملتی بدونکمک چشمگیر و حمایت دولت از همان مراحل اولیه شرکتهای رقابتی صنعتی خلق نکرد. ایالت متحده، فرانسه و آلمان از انگلستان پیروی کردند. سپس آلمان الهامبخش ژاپن و ژاپن الهامبخش کرهی جنوبی [شد] و بهزودی تایوان و چین از ژاپن پیروی کردند. هرچند در سال های اخیر هیچ کشور نوظهور مهم و جدیدی به چنین موفقیتهایی سریع در رشد به کمک دست هدایتگر دولت نرسیده است. و ایران آن زمان در همان مرحله ماند و کمترین رشد را در توسعهی بخش خصوصی داشت. هرچند گامهایی هم برداشته شده، اما ناموفق و شکستخورده. 9 برخی از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی دههی ۱3۴۰ را یکی از مهمترین دههها در صد سال اخیر ایران میدانند. تحو الت صورتگرفته در این ده سال زمینههایی را برای تغییر تاریخ ایران برای همیشه فراهمکرد. اکبر ترکان، وزیر راه وشهرسازی دولت اول هاشمی رفسنجانی، از زاویهی دیگری دو دههی پیش از ال انق ب را میبیند: تا قبل از ۱3۴۱ برنامهی صنعتیشدن کشور آغاز نشده بود. دو برنامهی عمرا نی تا قبل از ۱3۴۱ داشتیم، یکی در ۱3۲7 ت ا ۱33۴ برنامه ی هفتسالهی اول با محوریتکشاورزی و یکی هم از ۱33۴ تا ۱3۴۱ که آن هم هفتساله و با محوریتکشاورزی بود. سدهای بزرگ و توسعهی کشاورزی در این دو برنامهی هفتساله بیشتر اجرا شد. صنعتیکردن کشور در برنامههای عمرا نی قبل از انقالب، آن موقع به آنها برنامه ی عمرانی میگفتند و برنامه ی توسعه نمی گفتند، برنامه های عمرانی قبل از انقالب دو تا هفت ساله تا ۱3۴۱ اجرا می شود و برنامه های صنعتی از ۱3۴۱ به بعد استکه سه تا پنج ساله فرصت اجرا پیدا میکند. ۱3۴۱ ت ا ،۱3۴6 ۱3۴6 ت ا ۱35۱ و ۱35۱ ت ا . ۱356 در دو برنامه ی صنعتی دولت وقت با خرید اراضی از مالکین بزرگ و اجرای ی، به الحات ارض اص مالکین بزرگ پول میدهد و زمینهای آنها را میگیرد و آنها را بین کشاورزهای بیزمین و مالکین خرد توزیع میکند... در این برنامهی اص حات ارض ال ی، مالکین خرد و متوسط به وجود آمدند. اما مالکین بزرگیکه زمینهایشان را فروخته بودند چه شدند؟ آنهاکوشش میکنند با منابع خودشان و پولی که به آنها بابت خرید زمینهایشان داده شد، اولین گروه سرمایهگذاران 9 . شارما، روچیر ( )۱۴۰۰ وظهور . ها ملت سقوط تهران:کتاب پارسه، ص .۱9۱-۱9۰

۲6 چگونه می توان یککشور را دزدید؟ صنع تی کشور بشوند. بنابراین، دوران صنعتیشدن کشور ما از ۱3۴۱ آغاز شد و اولین گروههای سرمایهگذاران صنعتی از ۱3۴۱ به وجود آمدند که عمدتا م کین سابق بودند ال و ، به اصط ، الح بورژوازی ملی ما را از سال ۱3۴۱ شکل میدهند. درواقع، اگر بخواهیم تبارشناسی کنیم، بخش خصوصی که تا آن زمان خوانین و مالکان بزرگ بود ند، حا به ال بخش خصوصی تبدیل شدهکه صنعتگر است و خیلی از سرمایهگذاریهای صنعتی در این دهساله، یعنی از ۱3۴۱ تا ،۱35۱ توسط این سرمایهگذارهای خصوصی انجام میشود. به این دوره میگوییم «دورهی شکلگیری سرمایهگذاری خصوصی» یا « بورژوازی ملی»... از ۱35۱ به بعد، بهدلیلگرانشدن قیمت نفت و آمدن درآمدهای ارزی و فراوان نفت بهدست دولت و ارزانفروشی درآمد نفتی و تفوق واردات بر تولید و صادرات، بورژوازی صنعتی ایران تبدیل به بورژوازی تجاری میشود؛ یعنی همان بخش خصوصی دیگر بهدنبال صنعت نمیرود، دنبال واردات میرود. چرا؟ چون وقتی ارز ارزان ال میدهی، قیمت تمامشدهی کا ی وارداتی ارزانتر از تولیدی داخلی میشود؛ درنتیجه، تولید داخلی شکست میخورد و تجارت خارجی به نفع واردات قوی میشود. بنابراین، مالکان را داشتیم که سال ۱3۴۱ خوانین بودند، از ۱3۴۱ ت ا ۱35۱ بورژوازی ملی و صنع تی را داریمکه سرمایهگذاران صنعتیاند و از ۱35۱ به بعد بورژوازی تجاری است . 10 دو سال پایانی دههی ۱35۰ و تمام دههی ۱36۰ در ال تحو ت چهل سال اخیر نقش تعیین کنندهای داشت و به نظر میرسد تا چند دههی دیگر همچنان مبنایی برای بسیاری از تحلیلها و جهتگیریهای مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران باشد. در این دهه اتفاقاتی افتاد که مسیر آیندهی ایران را دگرگون کرد. این روزها سراغ هر پدیدهی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگیای میروی همهی اشارهها و سرنخهای مربوط به آن پدیده به دههی ۱36۰ بازمیگردد. هرکس که بخواهد درباره ی خصوصیسازی حرفی بزند و مطلبی بنویسد، بهگونهای اجتنابناپذیر مجبور است شروع بحث و دوربین نگاه خود را در ابتدای آن دهه بکارد. عباس آخوندی، از نیرو ال های انق بی و از بنیانگذاران جهاد سازندگی، در گفت وگویی که با عنوان «بازار مرکانتیلیست های وطنی» در مجلهی مشق فردا منتشر شده است، میگوید که در بسیاری از مناسبات اتفاق خاصی نیفتاد و در 10 . بهمن احمدی امویی، « حاکمیت بورژوازی تجاری : گفتوگو با اکبر ترکان»، مشق فردا ، شماره ی ۴ ، خرداد و تیر .۱399

۲7 بهمن احمدی امویی تمرکز قدرت و ثروت در دست دولت و حاکمیت تغییری رخ نداد؛ فقط افراد جدیدی این نقش تاریخی را بر عهده گرفتند. در ایران، حتی با وجود انق الب مشروطه و انق الب ،۱357 لزومً ا ساخت ار متمرکز قدرت و سیاست تغییر نکرد و همچنان با همان تمرکز قدرت سیاسی مواجهیم. هرچند این تمرکز در دورههایی تضعیف شد، هرگز از بین نرفت. به نظر او، بعد از شهریور ۱3۲۰ این تمرکز تضعیف شد، ولی به تدریج بعد از سال ً۱3۴۲ مجددا شکل گرفت، مخصوصا از اواخر دههی ۱3۴۰ و اوایل ۱35۰ که تمرکز فراگیر اقتصادی و سیاسی به وجود آمد. آخوندی شکل سنتی تمرکز را در دستگاه سلطنت و بازار میبیند. در نوع مدرن تمرکز که در زمان شاه ایجاد شد طبقهی صنعتگر جدیدی به وجود آمد که ازجهت پایگاه اجتماعی، رفتاری، هنجارهای اع تقادی، سبک زندگی و نوع کسبوکار با بازار سنتی متفاوت بود، ولی همچنان متحد استراتژیک سلطنت باقی ماند. درواقع، سیاستهای اجتماعی و اقتصادی شاه آنها را ایجاد کرده بود و با او هم مرتبط شدند. هدف این تغییرات این بود که پایگاه اجتماعی رژیم از مالکان، بازار و بازاری های سنتی بهسمت نیروهای جدید و بخش صنعتی تازهایجادشده برود. پرسش اساسی این است: آیا انق الب ۱357 توانسته بود تمرکز ساختار اقتصادی و سیاسی رژیم گذشته را حذفکند یا اینکه مجددا آن را بهشکل تازهای بازتولید کر د ؟ ً مخصوصا توسط بازاریهاکه در دورهی قبل دچار بی مهری بودند و حذف شدند . آخوندی در پاسخ میگوید: تصور من این است که بخش عمدهی آن وضعیت بازتولید شد. میبینید که حضورگروههای سیاسی بازار سنتی در فرایند ال انق ب و همچنین در نهاد های بعد از ال انق ب خیلی پررنگ بوده است و تا همین ال ا نوبعدازچهل سال، این حضور و مؤثربودن در ساختار اقتصاد سیاسی کشور همچنان با قوت پیش میرود و عمل میکند. ۱۱ بازاریها تقریبا در اولین روزهای بعد از ال انق ب تمام نهاد های اقتصادی را گرفتند. ۲7 بهمن ،۱357 یک هفته بعد از ال انق ب، اتاق بازرگانی را به تصرف 11 . بهمن احمدی امویی، « بازار مرکانتیلیستهای وطن ی:گفتوگو با عباس آخوندی»، مشق فردا ، شماره ی ۴ ، خرداد و تیر .۱399

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2